افسردگی چه علایمی دارد و چگونه تشخیص داده می شود؟ علایم و نشانه های افسردگی اساسی عبارتند از: خلق افسرده در غالب اوقات روز و یا تقریباً هر روز از بین رفتن هر نوع لذت یا علاقه به انجام کارهای روزانه تغییرات در وزن (افزایش یا کاهش بی دلیل وزن) احساس بی ارزشی یا احساس […]
علایم و نشانه های افسردگی اساسی عبارتند از:
اگر این نشانه ها برای دو هفته دوام داشته باشد افسردگی بالینی تشخیص داده می شود. برای تشخیص علایم به جز حداقل مورد ۱ و ۲ همه علایم ضروری نیست. یکی از ویژگی های ضروری برای تشخیص افسرده خویی شکل مزمن و خفیف تری از افسردگی اساسی است اما مزمن بودن آن فرد را ناتوان می سازد و در این اختلال غمگینی به صورت مداوم در اکثر روزها و حداقل برای ۲ سال پیاپی وجود دارد.
نشانه های اختلال خلقی فصلی با نشانه های افسردگی اساسی شبیه است و با این تفاوت که علایم در فصل خاص رخ می دهد(معمولا فصل زمستان)
در اختلال دو قطبی فرد مدتی افسرده است و علایم افسردگی اساسی را تجربه می کند و بعد از بهتر شدن، خلق مانیا شروع می شود در این بیماری ممکن است فرد فقط دوره های مانیا را بدون خلق افسرده تجربه کند در خلق مانیا حالت هایی که فرد تجربه می کند کاملاً برعکس علایم افسردگی است.
علایم خلق مانیا عبارتند از:
حالت های غیرعادی خلقی از جمله شادی غیر طبیعی یا خلق تحریک پذیر به مدت حداقل یک هفته که طی آن حداقل سه علامت از علامت های زیر وجود داشته باشد:
اختلالات هورمونی (مانند پرکاری یا کم کاری تیروئید)، بیماری های قلبی، سرطان ها، کمبود ویتامین مشکلات عصب شناختی (سکته مغزی، پارکینسون) و موارد دیگر از جمله عوامل طبی موثر در افسردگی هستند. تشخیص اینکه افسردگی فرد پایه فیزیولوژیکی دارد و یا اینکه همزمان با یک بیماری طبی ایجاد شده مشکل است با این حال درمان اختلال پزشکی ممکن است منجر به رفع مشکل افسردگی شود.
غالباً افسردگی اختلالات طبی را تشدید کرده و یا باعث بروز علایم جسمی می شود. فرد مبتلا به افسردگی ممکن است برای یافتن علت بدنی علایم خود، مکرراً به پزشک مراجعه کند هرچند غالب اوقات دیده شده که مشکلات طبی این افراد از طریق مصرف داروهای ضد افسردگی یا روان درمانی بهبود می یابد.
غم یک حالت موقت بیحوصلگی و دلتنگی است و به همین دلیل مشکل خاصی تلقی نمیشود. وقتی غمگین میشویم با گریه، گوش کردن به موسیقی، تماشای یک فیلم و مواردی از این قبیل حالمان بهتر میشود. غم تجربهای شایع و عادی میان انسانهاست در غمگینی میدانید که چه احساسی دارید و چه چیزی برای شما مهم است. حوادث پرتنش زندگی، به طور طبیعی فرد را دچار غمگینی و علایمی میکند که با علایم افسردگی مشابه است این علایم ممکن است چند روز بیشتر دوام نیاورد.
در داغدیدگی، علایم برای مدت طولانیتری ممکن است دوام داشته باشد، اما باید دانست که واکنشهای ناشی از داغدیدگی، یک فرایند طبیعی است. در افسردگی شدت علایم و تداوم نشانهها بیشتر میباشد و خلق فرد با وجود تغییر در رویدادهای بیرونی تغییر نمیکند و با کاهش عملکرد در زمینهی شغلی، تحصیلی و خانوادگی روبروست.
در کل، غمگینی یک واکنش بهنجار به بسیاری از موقعیتهاست؛ در صورتی که افسردگی یک بیماری است که به نحو نامطلوبی بر کل بدن اثر میگذارد و درمان نکردن آن پیامدهای مهمی برای فرد دارد.
امکان دارد فرد مبتلا به افسردگی به دلیل ناتوانی برای مقابله با رویدادهای زندگی دچار احساس شرم و گناه شود و آگاهانه یا ناآگاهانه احساس غمگینی و افسردگی خود را انکار کند. یا آنقدر خود را درگیر رویدادها کند که نسبت به احساسات خود بی اطلاع شود.
باید دانست افسردگی شامل مجموعهای از علایم است که با هم رخ میدهند و فقط شامل احساس غمگینی نیست. در واقع افسردگی را بیشتر باید کاهش یا افت عملکرد در فعالیت فیزیولوژیکی در نظر گرفت تا احساس غمگینی. از این رو تشخیص افسردگی گاهی در غیاب احساس غمگینی رخ می دهد.
به عنوان مثال برخی از افراد مسن زمانی که از داشتن بیماریهای جسمی متعددی شاکی هستند که آنها را از یک زندگی رضایت بخش محروم کرده است در این گونه شرایط ممکن است افسردگی در غیاب احساس غمگینی تشخیص داده شود.
الهام شکرانه
از سایت موسسه فرهنگی هنری فرهنگ سازان معاصر دیدن کنید
متن خبر را در هفته نامه دیباگران به صورت چاپ شده مشاهده کنید.