اعتیاد چیست؟ اعتیاد را به عادت کردن، خوگرفتن و خود را وقف عادتی نکوهیده کردن معنا کرده اند به عبارت دیگر تسلیم به ماده مخدر که از نظر جسمی و یا اجتماعی، زیانآور شمرده میشود، اعتیاد نام دارد. در سال ۱۹۵۰ سازمان ملل متحد تعریف زیر را برای اعتیاد به مواد مخدر ارائه کرد: ” […]
اعتیاد را به عادت کردن، خوگرفتن و خود را وقف عادتی نکوهیده کردن معنا کرده اند به عبارت دیگر تسلیم به ماده مخدر که از نظر جسمی و یا اجتماعی، زیانآور شمرده میشود، اعتیاد نام دارد. در سال ۱۹۵۰ سازمان ملل متحد تعریف زیر را برای اعتیاد به مواد مخدر ارائه کرد: ” اعتیاد به مواد مخدر عبارت است از مسمومیت تدریجی یا حادی که به علت استعمال مداوم یک دارو اعم از طبیعی یا ترکیبی ایجاد می شود و به حال شخص و اجتماع زیان آور است.”
در طب جدید به جای کلمه اعتیاد، وابستگی به دارو به کار می رود که دارای همان مفهوم است، ولی دقیق تر و صحیح تر مفهوم این کلمه آن است که ، انسان بر اثر مصرف نوعی ماده شیمیایی از نظر جسمی و روانی به آن بستگی پیدا می کند.
اعتیاد به مواد مخدر یکی از مهمترین مشکلات اجتماعی ، اقتصادی و بهداشتی است که عوارض ناشی از آن تهدید جدی برای جامعه بشری محسوب شده و موجب رکود اجتماعی در زمینه های مختلف می گردد.
همچنین ویرانگری های حاصل از آن زمینه ساز سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجار های فرهنگی و اخلاقی شده و بدین ترتیب سلامت جامعه را به طور جدی به مخاطره می اندازد.
از مهمترین عوارض جسمی اعتیاد به مواد مخدر می توان به ناراحتی های عصبی، بی اشتهایی، اضطراب، ریزش مکرر آب از بینی و چشم، ناراحتی عضلانی و فشار شدید در ستون فقرات، لاغر شدن و مانند آن اشاره کرد. در گستره اقتصادی برخی پیامدهای ناشی از اعتیاد به مواد مخدر عبارت اند از:
بیکاری، ضعف مالی در ازای خرید و مصرف مواد، لطمه به اقتصاد جامعه و خانواده، بی توجهی به مسئولیت های فردی، ضعف شخصیت، ضعف عاطفه، عصبی بودن، به هم خوردن تعادل روانی، شخصیت نامتعادل و متزلزل و ضعف اعتماد به نفس.
همچنین در زمینه اجتماعی می توان به عوارضی مانند بی توجهی به مقررات جامعه ، ضعف نیروی کار جامعه، بی نظمی و بی اعتمادی در جامعه ، ضعف بنیاد خانواده، افزایش انحرافاتی مانند دزدی، فحشا و تکدی گری اشاره کرد.
• گوشه گیری وگریه های شبانه
• استعمال داروهای روان گردان و آرام بخش
• وجود دوره های بی قراری، تحریک پذیری ، عصبانیت و اضطراب
• وجود وسایل استفاده از مواد مخدر در میان وسایل شخصی او (انواع سرنگ،قاشق چای خوری و….)
• تغییر در ساعات خواب (دیر خوابیدن در شب ، دیر بیدار شدن در صبح)
• افزایش هزینه های شخصی و دریافت پول به بهانه های مختلف و مفقود شدن پول و اشیاء داخل خانه
• رفتار های مشکوک از قبیل : بستن در اتاق به مدت طولانی، بی علاقگی به تحصیل ، تاخیرها و غیبت های غیر موجه و….
پدر و مادر عزیز: برای پیشگیری از اعتیاد فرزندان خود به نکات ساده و کلیدی این مقاله عمل نمائید و مطمئن باشید که میزان موفقیت شما در این امر افزایش چشمگیری خواهد یافت.
والدین در پیشگیری از اعتیاد فرزندان خود نقش اساسی دارند. شما می توانید مهارت های تربیتی خود را بازنگری کنید تا فرزندانی با اعتماد به نفس بالا تربیت کنید و به آن ها مهارت های زندگی را بیاموزید (توانایی نه گفتن، مهارت تصمیم گیری، مهارت حل مشکل ، مهارت دوست یابی و ….)
موارد اعتیاد آور شامل همه ترکیباتی است که باعث تغییر کارکرد مغز انسان به صورت هیجان، افسردگی، رفتار نابه هنجار، عصبانیت و یا اختلال در قضاورت و شعور شود. قبل از اینکه فرزند شما اطلاعات مرتبط با مواد اعتیاد آور را به غلط اطرافیان خود کسب کند، خود این نکات را به وی بیاموزید و با فرزندان خود صحبت کنید. به او بگوئید مواد چه خطراتی دارد و عواقب اعتیاد چیست؟ معتاد کیست و علل شروع مصرف کدامند؟ و …
برای فرزند خود در طی روز یک الگوی واقعی باشید و برای او درستکای، صداقت، تواضع و کلیه صفات مثبت را به نمایش بگذارید. اگر شما بر خلاف آنچه می گویید عمل کنید، از فرزند خود نیز انتظاری نداشته باشید.
شما با صحبت کردن تنها به پنجاه درصد از وظایف خود عمل کرده اید. شما بایسد ارتباط خود را با فرزندتان به این طریق حفظ نمایید: به حرف هایش خوب گوش کنید و به موقع صحبت کنید. فرزند خود را با گفتن این جملات که ” چقدر جالب!!! من این را نمی دانستم و …” به گفتن بیشتر تشویق کنید. به او بیاموزید تا مسائل روزمره و عقاید خود را با شما در میان بگذارد.
خیلی از خانواده هایی که یک عضو گرفتار به سو مصرف مواد دارند و او می خواهد این سو مصرف را کنار بگذارد، نمی دانند باید با چه کلام و رفتاری با او برخورد کنند تا بتواند دوران سخت ترک را هر چه سریع تر و ساده تر پشت سر بگذارد.
به همین دلیل در این مطلب، اشاره ایی به ادبیات و نوع رفتار با افرادی که قصد ترک سو مواد مخدر یا محرک را دارند، خواهیم داشت. لحن صحبت کردن با معتاد می تواند او را تشویق به ترک یا ادامه اعتیاد کند.
افرادی که تصمیم به ترک مواد می گیرند، نیاز زیادی به همدلی خانواده خود دارند. همدلی به معنای توانایی در درک رنج ، درد و حتی شادی فرد مقابل است. این همدلی باید به مرور زمان ، به حمایت کلامی و رفتاری اعضای خانواده تبدیل شود. یعنی هر کاری با حرفی که انگیزه فرد برای ترک را تشدید و تقویت می کند، نباید از طرف خانواده دریغ شود.
به عبارت ساده تر، تمام اعضای خانواده باید در مسیر ترک مواد، همراه و موئد کار فردی باشند که سو مصرف دارد. مثلا مدام به او یادآور شوند از اینکه تصمیمش برای کسب دوباره سلامت را می بینند، خیلی خوشحال هستند و در این راه، هر کمکی که از دستشان بر بیاید برای او انجام می دهند. در عین حال، خانواده ها باید حواسشان باشد که گرفتار امتیاز دهی غیر موجه برای ترک نشوند و از روش باج دهی برای ترک استفاده نکنند.
صحبت با فردی که می خواهد سو مصرف مواد را ترک کند، بسیار حساس است و شما باید حرف های خود را قبل از بیان ف کاملا در ذهنتان مرور کنید تا نوع کلامتان به گونه ایی نباشد که به شخصیت این افراد توهین شود.
گفتار، کردار و رفتار اطرافیان ، نباید شخصیت این افراد را در هر مرحله ای از ترک ، زیر سوال ببرد. باید با سومصرف مواد در چنین افرادی برخورد کرد نه با شخصیت آن ها، به طور کلی ، حرف ها و برخوردهایی که شخصیت فرد را نشانه می گیرند، باعث ایجاد نوعی مقاومت برای ترک در او می شوند ،زیرا احساس می کند هویت و شخصیت او زیر سوال رفته است.
این در حالی است که اگر توجه و تمرکز خود را معطوف به بیماری و مشکل فرد و نه خود او کنید، امکان موفقیت در ترک بالاتر می رود. به همین دلیل بهتر است خانواده هایی که یکی از اعضای ان ها تصمیم به ترک مواد مخدر دارد، با یک مشاوره در این زمینه صحبت کنید تا بدانند چگونه باید با بیمار خود رفتار کنند تا بهترین نتیجه را بگیرند.
اعتیاد ، یک گناه و خطای بزرگ و نابخشودنی است که هم به خود فرد و هم به جامعه و خانواده اش آسیب می رساند. با این حال، حساب اعتیاد از حسب کسی که در دام اعتیاد گرفتار شده، کاملا جداست.
یعنی با اینکه موضوع اعتیاد ، امری قابل بخشش و گذشت نیست ، اما فردی که گرفتار آن شده ، کاملا بشخودنی است و در این مورد باید حساب گناه از گناهکار را از هم جدا کرد. خطاکار و گناهکار و کاملا قابل بخشش هستند و باید این مسئله را در نوع کلام و رفتار خود، رعایت کرد.
خانواده ها نباید با کلام هیجانی و عاطفی شدید، فرد گرفتار را تخریب کنند.
مثلا با عبارت هایی مانند تو اصلا آدم نیستی، تو درست شدنی نیستی و … در هر مرحله ایی از ترک ، باعث زیر سوال رفتن شخصیت و هویت فرد می شود و کار ترک او را دچار اختلال می کند.
دختران فامیل با اندام لاغر و لباس های آنچنانی شان جلوی من خودنمایی می کردند و با یکدیگر پچ پچ می کردند و می خندیدند در حالی که نگاهشان متوجه من بود. این موضوع باعث شده بود حتی با وجود اصرار خانواده ام در این گونه مجالس حاضر نشوم. به جز این برای خرید لباس هم با مشکل روبرو می شدم، هر فروشگاهی که می رفتم لباسی اندازه هیکل من را نداشت .
آرزوی لاغری برایم تبدیل به یک رویای دست نیافتنی شده بود و به دنبال یک راه حل برای این موضوع می گشتم. فکر لاغری مدام از سرم می گذشت تا اینکه از شانس بدم با یکی از دوستان قدیمی ام به نام آرزو که زمانی از من هم چاق تر بود در خیابان روبرو شدم.
از او پرسیدم : چطور توانسته ایی اینقدر لاغر بشوی؟ جوابی به من نداد و گفت بعدا برایت تعریف می کنم. شماره تلفن همراهش را گرفتم و قرار گذاشتیم که همدیگر را ببینیم.
وقتی دیدمش نخستین پرسش من در باره لاغری اش بود. آروز گفت شش ماهی است که شیشه مصرف می کنم. با توجه به اصرار آرزو هوس کردم شیشه مصرف کنم و روز بعد به خانه اش رفتم و با هم پای بساط نشستیم.
آرزو دوباره از فواید شیشه و بی خطر بودن آن گفت و یادم داد که چطور از این مواد استفاده کنم . پس از مصرف چند ساعتی حالت و احساس عجیبی داشتم، فکر کنم منگ شده بودم، به هر حال در نخستین مصرف حس خوبی داشتم، ولی تفریح به یک عادت تبدیل شد و کمی لاغری احساس کردم.
غذایم فوق العاده کم شده بود و کم کم آثار اعتیاد در من ظاهر می شد. برای خرید شیشه از جیب پدرم و کیف مادرم پول می دزدیم تا از این ماده مخدر تهیه کنم.
چند ماهی که از اعتیادم گذشت ، متوجه شدم پدرم نسبت به من ظنین شده و دیگر پول توی جیبش نمی گذارد. به هر حال باید جوری موادم را تامین می کردم. یک روز از فشار خماری از خانه بیرون زدم و در خیابان پرسه می زدم که نگاه های معنی دار یک جوان مغازه دار توجهم را جلب کرد.
کوروش وقتی فهمید اعتیاد به شیشه دارم به من گفت خودش هم به شیشه اعتیاد دارد. به همین خاطر از من خواست برای مصرف به خانه اش بروم.
من قبول نکردم او هم اصرار نکرد ولی وقتی دیدم خماری فشار می آورد و نمی توانم تحملش کنم قبول کردم و به خانه اش رفتم تا شیشه بکشم.
این رفت و آمدها ادامه پیدا کرد تا اینکه یک روز چهره واقعی کوروش برایم آشکار شد و در یک حالت بی خبری بلایی به سرم آمد که همیشه ار آن وحشت داشتم. در باتلاقی فرو رفته بودم که هر چقدر دست و پا می زدم بیشتر در آن فرو می رفت
بیایید در مورد اعتیاد فکر کنیم…
در یک جمله اعتیاد یعتی تبدیل هستی به نیستی.