تاثیر افزایش نرخ تورم بر زندگی مردم : ما در کشوری زندگی میکنیم که تورم همواره یکی از دغدغه بوده است و برای حدود ۴ دهه متوالی است که تورم مثل سایه اقتصاد ایران را دنبال میکند. در تمام این سالها نرخ دولتها سعی کردهاند نرخ تورم را مهار کنند اما نسبتا از انجام آن […]
تاثیر افزایش نرخ تورم بر زندگی مردم : ما در کشوری زندگی میکنیم که تورم همواره یکی از دغدغه بوده است و برای حدود ۴ دهه متوالی است که تورم مثل سایه اقتصاد ایران را دنبال میکند. در تمام این سالها نرخ دولتها سعی کردهاند نرخ تورم را مهار کنند اما نسبتا از انجام آن عاجز بودهاند و این تورم گاهی اوقات بیش از حد میشود و مشکلات زیادی را برای دولت و جامعه بهوجودمیآرود.
تورم به معنای میزان افزایش سطح عمومی قیمتهادر بازه مشخص، است. این مفهومی پرکاربرد در زندگی روزانه عموم مردم است که بعد نوسانات اقتصادی در چندین سال اخیر رخ دادهاست و شهروندان عادی عادت بیشتری دارند تا در مورد این مقوله صحبت کنند. وقتی تورم وجوددارد که قیمت سبدی از محصولات و سرویسها افزایش یافتهباشد.
برای یادآوری قیمتها در گذشته نیاز نیست سن زیادی داشتهباشید کافی است قیمت یک کالا را با قیمت همان کالا در سال قبل مقایسه کنید. البته در شرایطی که به دلیل محبوبیت کالا، دستکاری بازار توسط ی واردکننده انحصاری و … قیمت یک کالا افزایش مییابد، تورم محسوب نمیشود زیرا عدهایی خاص کاهش قدرت خرید خود را از دست میدهند. وقتی قیمت موادی مانند سوخت و غذا افزایش یابد، این افزایش قیمتها به خودیخود روی تورم تاثیر بگذارد. اقتصاددانان برای روند تورم معمولا اقلامی مانند سوخت و غذا را در نظر نمیگیرند و به تغییرات کمنوسانتر قیمتها نگاه میکنند.
افراد به دلیل کاهش ارزش پول سعی میکنند خرید را به تاخیر نیاندازند و بهتر میدانند پول را صرفخرید چیزهایی کنند که یا لازم است و یا ارزش خود را از دست نمیدهند. این مورد برای مصرفکنندگان مانند پر کردن یخچال از مواد غذایی یا خرید کفش برای آینده بچهها است.
البته سرمایهگذاران در زمان تورم به خرید طلا و سایز فلزات گرانبها میپردازند که بهتر است در طولانی مدت رخ دهد زیرا در کوتاه مدت ممکناست سرمایه از دست برود.
تمایل به خرجکردن و سرمایهگذاری کردن در زمان تورم، خود باعث ایجاد یک چرخه افزایش گردش پول و افزایش تورم میشود. وقتی کسب و کارها و مردم سعی میکنند که پول بیارزش را حفظ نکنند، اقتصاد لبریز از مقدار زیادی نقدینگی میشود و هیچکس خواهان آن نیست. در واقع عرضه پول از از تقاضای آن بیشتر میشود و ارزش پول با سرعت بیشتری تنزل میکند.
از طرفی وقتی اوضاع به شدت بد میشود تمایل افراد به جای نگهداری پول، به خرید و انبار کردن بیشتر میشود و این خود باعث خالیشدن مغازهها میشود. از طرفی مردم نیر در تقلا برای خلاصشدن از دست پول بیارزش مستاصل هستند و به محض دریافت حقوق دیوانهوار به خریدکردن و خرجکردن میپردازند.
در تورم دولتها تمایل شدیدی دارند که افزایش قیمت را تحت کنترل داشتهباشند. بر همین اساس دولت سعی میکند از طریق سیاستهای پولی تورم را کنترل کند. اگر نرخ بهره پایین باشد شرکتها و اشخاص میتوانند وام با بهره کم بگیرند تا کسب و کار ایجاد کنند. در واقع نرخ بهره پایین افراد را ترغیب به خرجکردن و سرمایهگذاری میکند و این باعث افزایش تورم میشود.
وقتی نقدینگی زیادی در جریان نباشد پول به عنوان عنصری کمیاب تلقی میشود و این باعث افزایش ارزش آن میشود. در این بین بانکها باید تلاش کنند با تنظیم نرخ بهره، نرخ تورم را کنترل کرده و نزدیک به نرخ هدف باقی بماند.
مدیریت عرضه پول نقش دیگر بانکها در کنترل تورم است. اگر مقدار عرضه گول سریعتر از اقتصاد رشد کند، ارزش پول کمتر میشود وتورم افزایش مییابد.
اگر شما وام ۱۰۰ میلیون تومان را با نرخ سود ۵ درصد گرفتهباشید ونرخ تورم ۱۰ درصد باشد، ارزش واقعی بدهی، سریعتر از نرخ بهره و اصل پولی است که باید پس دادهشود. اگر دولت به شدت مقروض باشد، دولت برای چاپ پول و استفاده از آن برای پرداخت بدهی انگیزه بیشتری پیدا میکنند و همین مساله باعث افزایش تورم میشود.
شواهد نشان میدهد در برخی موارد تورم بیکاری را کاهش میدهد. وقتی تورم به نرخ مشخصی می رسد، حقوق واقعی کارمندان و کارگران سقوط میکند و کارفرما میتواند نیروی کاری بیشتری را استخدام کند. البته در صورت افزایش حقوق قدرت خرید مصرفکننده بالا رفته و این خود باعث بیشتر شدن تورم میشود.
تورم باعث میشود که افراد تمایلی به پسانداز نداشته باشند زیرا ارزش پسانداز کاهش مییابد و این انگیزهایی برای سرمایهگذری و خرج کردن میشود. و بر اساس مورد قبل افراد بیشتری نیز به کار گرفته میشوند البته همیشه اینطور نیست.
در زمانهایی که رشد اقتصادی پایین است، بیکاری بالا میرود و نرخ تورم دو رقمی میشود و با وضعیتی روبرو هستیم که با آن رکود تورمی گفته میشود و اینجاست که تورم هم باعث کاهش رشد اقتصادی و هم افزایش بیکاری میشود. البته این نکته قابل گفتن است شواهدی وجود دارد که نشان میدهد مزیتهای افزایش سالم قیمتها درحدود ۲ تا ۳ درصد در سال بیش از معایب آن است.
تورم بالا معمولا باعث ریزش نرخ تبدیل ارز میشود و یک ارز ضعیف موجب تورم بیشتر میشود. کشورهایی که واردات زیادی دارند، زمانی که ارز کشور در مقابل سایر ارزها ارزش کمتری پیدا میکند باید برای به دستآوردن کالا و خدمات ارز بیشتری را از دست بدهند.
البته تورم در یک زمان فقط یک نتیجه دارد یا تقویتکننده است یا تضعیفکننده و در یک بازه زمانی مشخص فقط یکی از دو تاثیر را خواهدداشت. با در نظرگرفتن اقتصاد جهانی افزایش قیمتها منجر به تضعیف ارز میشود.
تورم در بیشتر مواقع آسیبهای زیادی را به همراه دارد. اقتصاد، کسب وکار، زندگی مردم، مسکن و بسیاری دیگر از این موارد تحت تاثیر تورم می تواند وضعیتی اسفبار پیداکند. تورم کنترل شده میتواند خوب باشد و باعث رونق اقتصادی شود. اما تورم خارج از کنترل میتواند به یک ابرتورم تبدیل شود و نقش مردم دراین رابطه پررنگ است.
الهام شهریاری
از سایت موسسه فرهنگی هنری فرهنگ سازان معاصر دیدن کنید
متن خبر را در هفته نامه دیباگران به صورت چاپ شده مشاهده کنید.