تاثیر هنر در زندگی و ذهن ما امروزه هنری نقشی اساسی در اغلب جوامع دارد و از دیرباز هنرمندان در نقاط مختلف جهان مورد احترام و توجه بودند و این بیانگر اهمیت و تاثیر عمیق هنر است. در اولین یافتههای هنری تاریخ میبینیم که هنر جنبهای آئینی داشته و برای کمک به انسان در اعمال […]
امروزه هنری نقشی اساسی در اغلب جوامع دارد و از دیرباز هنرمندان در نقاط مختلف جهان مورد احترام و توجه بودند و این بیانگر اهمیت و تاثیر عمیق هنر است. در اولین یافتههای هنری تاریخ میبینیم که هنر جنبهای آئینی داشته و برای کمک به انسان در اعمال روزمره بهکار میرفته است و این امر به ما نشان میدهد که انسانها در تمامی دورانها به هنر نیاز داشتند و اهمیت هنر موضوعی مختص به عصر مدرن و پیشرفته نیست.
آنچه که هنر را بدینگونه از سایر اعمال انسانی متمایز میکند این است که نه در اثر نیاز بلکه از مهد ذوق پدید میآید و به این شکل میتواند عمیقترین احساسات انسانی را بیان کند با پیشرفت فرهنگی جوامع ارزش هنر بیش از پیش مورد تقدیر قرار گرفت و به تاثیرات آن بر روح انسان پی بردند. هنر میتواند وسیلهای بدیع و روشن و یا پیچیده و سخت باشد اما در هر دو شکل عاری از جنبهی کاربردی و مفهمومی نیستند.
هنرهای کاربردی و هنرهای زیبا
هنر به شکل عمده به دو گروه هنرهای کاربردی و هنرهای زیبا تقسیم میشود. هنرهای کاربردی نام گروهی از هنرهاست که هدف خلفت در آنها جنبه کاربردی و سودمند بود آنها است؛ مانند معماری، طراحی صنعتی، طراحی لباس و… . هنرهایی که ما بهنام هنر زیبا میشناسیم هنرهایی هستند که صرفا به دلیل زیبایی و بدون توجه به کارکردشان خلق میشوند، در واقع این کیفیت اثر است که به آن ارزش میدهد نه سودمند بودن آن؛
هنرهایی نظیر نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی و… از جمله هنرهای زیبا هستند. اما میبایست توجه داشت که علیرغم اینکه برخی از هنرها صرفا به دلیل زیبایی تولید میشوند ولی با اینحال همچنان همه هنرها در راستای کمک به بشر و روشن کردن جهانبینی او تولید میشوند.
هنر و روانشناسی
روانشناسان و متخصصین این حوزه در تحقیقهای خود به نتایجی دست یافتند که گویای این است که هنر بیش از آنچه که ما گمان میکنیم میتوانند باعث بهبود وضعیت روانی افراد شود و اهمیت این موضوع در این حد است که در سالهای اخیر رشتهی هنر درمانی در دانشگاههای معتبر تدریس میشود.
هنر درمانی
هنر درمانی به شکل اصولی در میانههای سده بیستم شکل گرفت و برای درمان طیف وسیعی از مشکلات استفاده میشود. دانشمندان دریافتند که هنر میتواند آینهای از درونیات انسان باشد و با تحقیق و کاوش در آن امکان پیدا کردن منشا بسیاری از آنچه باعث بروز ناهنجاری در کودکان و افراد بالغ میشود وجود دارد.
هنر درمانگر با استفاده از روشهای خلاق به بیمار کمک میکنند تا عواطف و افکار خود را رها کند و قالبی ملموس به آنها دهد. بر اساس تحقیقات انجمن هنر درمانی آمریکا در سال ۲۰۱۶ در یک ساعت از فعالیت هنری خلاقانه اضطراب و استرس انسان به شکل چشمگیری کاهش مییابد و این امر مسلتزم به داشتن توانایی و یا علم آکادمیک در آن زمینه نیست.
کاتارسیس
کاتارسیس واژهای یونانی و به معنی تطهیر و تزکیه است که سالها پیش توسط ارسطو در کتاب فن شعر استفاده شد، ارسطو باور داشت در اثر ترسی که در تماشاگر بوجود میآید این دچار نوعی تزکیه روح میشود. امروزه نیز از این موضوع در بسیاری از حوزههای هنر درمانی بهویژه تئاتر درمانی استفاده میشود.
هنر و خودشناسی
ایجاد اثر هنری سبب ارتباط انسان با جهان پیرامون خود و درونیات او میشود، از آنجایی که منبع جوشش هنر درونی و ذاتیست انسان ناخودآگاه به هنر رو میآورد و هرچند که خلق یک اثر هنری عملی خودآگاه است آنچه در ضمیر غیرهشیار انسان روی میدهد در اثر هنری ریشه میکند.
هنر و ارتقای شخصیت اجتماعی
پیشرفتهای تکنولوژی در قرن اخیر و دنیای مدرن باعث انزوای انسان شده است و ما بسیار کمتر از قبل در برخورد با ارتباطات اجتماعی هستیم، درگیر شدن در مجامع و فعالیتهای هنری میتواند تا حد زیادی این خلاء را در انسان پر کند و باعث بهبود کیفیت زندگی او شود. پرداختن به هنر و تجزیه و تحلیل آن با گروه افراد باعث افزایش اعتماد به نفس بهبود روابط میشود.
هنر در زندگی اجتماعی
هنر عملی اجتماعی است و از دل اجتماع زاییده شدهاست حتی در شخصیترین شکل خود باز هم انعکاسی از جامعه است، هنر بازگوی اتفاقات بطن جامعه است، همانگونه که هنر اکسپرسیونیستی در واکنش به تجربههای رعبآور و تاریک انسان در جنگهای جهانی است، هنر والای رنسانس در پی بهبود و وجود عقاید نو و پیشرفتهای فلسفه حاصل شد و یا هنرهای مذهبیای چون هنر اسلامی و هنر شرق آسیا در راستای اهداف مذهبی حاکم بر جامعه آن زماناند. به طور کلی میتوان گفت در صورت عدم وجود روح اجتماعی در هنر، هنر جنبه گیرا و پرنشاط خود را از دست میدهد.
هنر و روابط میانفرهنگی
از دیرباز ادغام فرهنگها حتی در زمان جنگ باعث برداشتن گامهای جدید و گشودن درهای جدید در هنر شد. ما با بررسی هنر تمدن و فرهنگهای مختلف میتوانیم تا حد زیادی با خود آن فرهنگ آشنا شویم، در واقع هنر زبانیاست که بدون توجه به تفاوتهای فردی و منطقهای سخن میگوید و خود را نشان میدهد. هنر میتواند میان فرهنگهای مختلف پلی است که باعث میشود روابط میانفرهنگی تقویت شود.
هنر در جنبشهای اجتماعی
هنر و حرکتهای مدنی و اجتماعی رابطهای دوسویه با یکدیگر دارند. در قرن اخیر با پیشرفت و بسط رسانهها هنرمندان از آزادی بیان و تریبون بیشتری برخوردار شدند که این امر توانست آنها را بیش از پیش به عموم مردم نزدیک کند و بسیاری از هنرمندان پرچمدار حرکتهای اجتماعی شدند. علاوه بر این، هنرمندان در بسیاری از موارد از هنر خود بهعنون یک سلاح یا نقد استفاده میکنند و بسته به شیوه بیان آنان تاثیری شگرف در مردم میگذارد.
به طور کلی با استفاده صحیح از هنر و قابلیتهای آن میتوان در بسیاری از جهات گامهایی برداشت که به ما در راستا کمال و بهبود آنچه که با آن در زندگی روزمره سروکار داریم کمک کند. هنر جامعه را زیباتر میکند و به امور ساده و خشک روحی تازه میبخشد و حیات را در جامعه به جریان در میآورد.