دیالوگ در فیلمنامه یا گفت و گو از مهم ترین ارکان و ساختار یک فیلمنامه است. دیالوگ خوب، موجب بالا رفتن سطح فیلمنامه می شود. گفت و گو یکی از مشکل ترین و سخت ترین چالش های پیش روی فیلمنامه نویس است، چون گفت و گو، مکالمه نیست و تمایز این دو را باید فیلمنامه […]
دیالوگ در فیلمنامه یا گفت و گو از مهم ترین ارکان و ساختار یک فیلمنامه است.
دیالوگ خوب، موجب بالا رفتن سطح فیلمنامه می شود.
گفت و گو یکی از مشکل ترین و سخت ترین چالش های پیش روی فیلمنامه نویس است،
چون گفت و گو، مکالمه نیست و تمایز این دو را باید فیلمنامه نویس در فیلمنامه اش لحاظ کند.
فیلمنامه نویس این را باید به خاطر داشته باشد
که حرف های عامیانه که مردم در زندگی روزمره می زنند مکالمه است،
نه گفت و گو و در فیلمنامه باید از گفت و گو استفاده کرد نه از مکالمه .
پکی سیمپون کوری در مورد گفت و گو این چنین گفته است که گفت و گو باید داستان را پیش ببرد
و اگر چنین نکند همه چیز از جمله خط داستانی، شخصیت پردازی، حس و حال داستان متوقف می گردد.
همچنین آرتور ویوانته معتقد است که باید بین هر قطعه گفت و گو با قطعه بعدی رابطه ای برقرار باشد
و گفت و گو باید منظور و مقصود را برساند.
از دیگر تفاوت های گفت و گو و مکالمه این است که مکالمه واقعیت است
و گفت و گو هنر و فیلمنامه نویس باید مراقب مرز باریک میان مکالمه و گفت و گو باشد.
برخی از فیلمنامه نویسان برای پی بردن به میزان و کیفیت گفت و گو، گفت و گو ها را با صدای بلند می خوانند و مشکلات و معایب مشخص می شود. گفت و گوی خوب و گیرا می تواند منجر به ایجاد درام شود و به کارگیری درست گفت و گو در موثر واقع شدن داستان نقش تعیین کننده ای دارد، پس می توان گفت که گفت و گو بخشی از ساختار است که مهمتر از شخصیت یا طرح نیست ولی کمتر از این دو هم نمی توان گفت و گو را فرض کرد.
دیالوگ در فیلمنامه به شخصیت بُعد و جان می دهد و به او فردیت می بخشد و باید همان چیزی باشد که او می گویدو همچنین چه گفتن، چگونه گفتن و چه وقت گفتن شخصیت را نیز مشخص می کند.
در ادامه معرفی ویژگی ها و خصوصیات یک دیالوگ در فیلمنامه خوب باید این را نیز بگوییم که گفت و گو در صحنه پردازی مهم است و همچنین از برخی لحاظ مفید تر از توصیف صحنه است.
به طور مثال در گفت و گو، سوال کجا هستیم؟، به صورت تصویری زنده در می آید. البته یکی از تکنیک هایی که به کمک گفت و گو صحنه پردازی می کنند این است که شخصیت ها درباره محیط صحبت و اظهار نظر کنند.
کشمکش می تواند موجب حس و حال خاصی در صحنه شود و با کشمکش و گفت و گو صحنه دراماتیک تر می شود. کشمکش تکنیک دیگری برای بنا کردن صحنه است، کشمکش را تضاد بنا می دهد و هر چه کشمکش آشکارتر باشد بهتر است.
هر سطر گفت و گو باید کاری انجام دهد تا وجودش توجیه شود. گفت و گو را باید طوری قالب ریزی کرد که دنباله ای بطلبد و برای این کار باید از سوال و جواب استفاده نمود.
همچنین گفت و گو را به نکته ای از داستان آگاه کرده که لحظاتی پیش از آن بی خبر بوده ایم، این گفت و گوی خوب است.
می توان گفت که گفت و گو در نوع ادبی باید ساده باشد، از نظر عاطفی پربار و خواننده را درگیر کرده و کنش را نیز موکد کند. نویسنده باید گفت و گویی را بنویسد که متکی به مصرف توصیفی نباشد و کلماتی که شخصیت به زبان می آورد، بار عاطفی فضایی را به دوش بکشد که کلمات در آن گفته می شود.
در ضمن اگر مجبور به استفاده از مصرف توصیفی شدیم باید دیالوگ در فیلمنامه دو هدف را دنبال کند :
در آخر باید گفت که به کارگیری درست گفت و گو در موثر واقع شدن داستان نقش تعیین کننده ای دارد.
از سایت موسسه فرهنگی هنری فرهنگ سازان معاصر دیدن کنید.