سبک های سینمایی در ادامه سلسله مباحث و درس گفتارهای سینمایی در این جا قصد داریم به معرفی سبک های سینمایی بپردازیم. شناخت سبک های سینمایی برای هر هنرجوی فیلمسازی مهم است. و فیلم سازان با شناخت سبک های سینمایی در زمینه کاری خود موفق تر عمل می کنند. در سینما و فیلم تکنیک ها […]
در ادامه سلسله مباحث و درس گفتارهای سینمایی در این جا قصد داریم به معرفی سبک های سینمایی بپردازیم. شناخت سبک های سینمایی برای هر هنرجوی فیلمسازی مهم است. و فیلم سازان با شناخت سبک های سینمایی در زمینه کاری خود موفق تر عمل می کنند. در سینما و فیلم تکنیک ها و ابزارهایی وجود دارند که تکرار، تلفیق و ساختار بخشیدن به آن ها باعث به وجود آمدن انواع سبک ها می شود.
این تکینک ها و ابزارها عبارتند از :
سبک های سینمایی به سه دسته کلی تقسیم می شوند. که در راستای تاریخ سینما و فیلم هایی که در طول مدت این صد و اندی سال ساخته شده شکل گرفته اند. هر فیلمی دارای سبک و فرم خاص خود می باشد که با فیلم های دیگر متفاوت است. و می توان گفت که از نظر تاریخی ما سه نوع سبک کلی داریم.
در ادامه به معرفی سبک مولف در سبک های سینمایی می پردازیم :
این سبک دومین از سبک های سینمایی به شمار می رود. در فیلم های سبک مولف ، برای فهم فیلم به دنبال عناصر و موتیف های مشترک کارگردان در فیلم هایش می گردیم .
در واقع کارگردان یک فیلم می سازد و در تمام دوران فعالیتش به دوباره ساختن آن ادامه می دهد .
موضوعات، تم ها، تصاویر، گزینه های سبکی و موقعیت های روایی تکرار شونده به فیلم های یک کارگردان می تواند به فهم فیلمی که می بینیم کمک کند. از جمله کارگردان های مهم و سرشناس این سبک می توان از اینگمار برگمان، اکیرا کوروساوا، روبر برسون و ساتیا جیت رای نام برد .
بر خلاف سبک کلاسیک و مدرن که مولف در اثر هنری نقشی برجسته داشت. در سبک پست مدرن مولف به معنی سنتی آن ناپدید می شود. اما این نفی حضور مولف نیست بلکه شکل حضور و برداشتی که تماشاگر از این حضور دارد تفاوت کرده است. تماشاگر در فیلم های پست مدرن به میل خود نشانه هایی را انتخاب و معنای آن را به سلیقه خود تاویل می کند. فیلمساز پست مدرن خود را خالق بلامنازع فیلم نمی داند. صحنه هایی در این فیلم وجود دارد که از دغدغه های شخصی هنرمند می آید و نه سعی در بیان مفهوم مشخصی دارد.
در سینمای پست مدرن همه چیز بستگی فیلم، تاویل ها و لحظه کشمکش تماشاگر با فیلم و تاویل هایی دارد. که در آن لحظه در ذهن او شکل می گیرد. در جهان پست مدرن انسان سوژه ای است.که از دیدگاه علوم گوناگون مطالعه شده است.
اعمال، اندیشه ها، غرایز و خواسته های او معلول علت های گوناگون هستند. که از پیش تعیین شده یا قابل تعیین اند و در نتیجه این انسان دیگر جایگاه رفیع و یگانه خود را در صحنه هستی از دست داده است. می توان گفت یک جور بی اعتقادی نسبت به انسان وجود دارد و ارزش انسان به این بستگی دارد که در چه شرایطی قرار می گیرد.
در فیلم های سینمای سبک پست مدرن خط قصه مرکزی که رویدادها حول آن شکل گرفته باشند، حذف می گردد. آشفتگی در زمان و مکان از ویژگی های این فیلم هاست.
قرار دادن فضاهای شهری در برابر فضای طبیعی، قدرت نامعمول به فضای باز دادن، گونه ای هراس از زندانی شدن را القا می کند. پارادوکس این جاست که این آشفتگی به غایت گریزناپذیر، این فقدان جهت و راه نهایی با این که باعث اضطرابی تحمل ناپذیر می شود. اما به طرز عجیبی دلگرم کننده است.
فقدان نقطه پایان همچون نوعی انکار عمل می کند که از ما در برابر مواجهه با ضایعه محدودیتمان و از این واقعیت که داستان مان باید در جایی پایان یابد، محافظت می کند. از جمله کارگردانان این سبک می توان از جیم جارموش و دیوید لینچ نام برد.
از سایت موسسه فرهنگی هنری فرهنگ سازان معاصر دیدن کنید.