ضرورت بازسازی بافت های فرسوده شهری به دلیل تاثیر مسقیم بر کاهش آسیبهای اجتماعی مهم می باشد. بافت شهری عبارت است از دانهبندی و درهم تنیدگی فضاها و عناصر شهری در محدوده شهر یعنی بلوکها و محلههای شهری به صورت فشرده یا گسسته با نظمی خاص که در آن شرایطی مانند محیط طبیعی شهر تاثیرگذار […]
ضرورت بازسازی بافت های فرسوده شهری به دلیل تاثیر مسقیم بر کاهش آسیبهای اجتماعی مهم می باشد. بافت شهری عبارت است از دانهبندی و درهم تنیدگی فضاها و عناصر شهری در محدوده شهر یعنی بلوکها و محلههای شهری به صورت فشرده یا گسسته با نظمی خاص که در آن شرایطی مانند محیط طبیعی شهر تاثیرگذار است. بافت قدیمی به آن بخش از بافت شهری گفته میشود که قبل از سال ۱۳۰۰ هجری شمسی شکل گرفته است و معمولا نیز از انسجام و وحدت خاصی برخودار است که در بسیاری از موارد فاقد ارزش فرهنگی و تاریخی است.
بافت فرسوده محدودههایی است که به دلیل فرسودگی و برخودار نبوده از خدمات شهری آسیبپذیر شدهاند و ارزش مکانی، محیطی و اقتصادی کمی دارند. این بافتها به دلیل فقر ساکنان و مالکان آنها، امکان نوسازی را ندارند.
امروزه قسمت عمدهایی از بافتهای شهری را بافت فرسوده تشکیل داده است و فرسودگی عاملی برای افول حیات شهری است. مداخله در بافت تاریخی یک شهر باید بهگونهایی باشد که ماهیت ارزشی آن حفظ شود و همچنین با زندگی امروز و فردا منطبق گردد تا به عنوان یک بافت شهری فعال و زنده بتواند به حیات خود ادامه دهد. طبق نتایج به دست آمده بافتهای فرسوده از نظر اقتصادی و اجتماعی مشکلات متعددی را برای ساکنین و مسئولین شهری ایجاد میکند. نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده فرصت مناسبی برای توسعه پایدار شهری در زمینههای اقتصادی و اجتماعی فراهم خواهد کرد.
یکی از مهمترین مسائل مربوط به فضای شهری فرسودگی است که موجب بیسازمانی، عدم تناسب، عدم تعادل و بیقوارگی میشود. کاهش کارآیی و عدم نگهداری و رسیدگی فرسودگی را در هر پدیدهایی به دنبال دارد. زمانیکه در محدودهایی از شهر، حیات شهری به هر دلیل از جمله مشکلات اقتصادی و معیشتی رو به رکود میرود و تلاشی برای رونق مجدد آن صورت نمیپذیرد، بافت شهری در آن منطقه در روند فرسودگی قرار میگیرد. فرسودگی بر فعالیت اجتماعی و اقتصادی تاثیر شدیدی دارد و کیفیت زیست را به شدت کاهش میدهد.
البته فرسودگی در دو عنصر فعالیت و یا کالبد ( ساختمان) فضای شهری ممکن است ایجاد شود. زمانی که امکان بازسازی وجود نداشته باشد فرسودگی مطلق است و اگر فرسودگی در فعالیت و یا ساختمان رخ دهد فرسودگی نسبی است و قابل مرمت و تعمیر است. اگر فرسودگی در دو عنصر ساختمان و فعالیت همزمان رخ دهد فرسودگی کامل رخ میدهد.
به این معنی است که با وجود ساختمانی سالم، فعالیت دچار فرسودگی شود. در این حالت اگر بتوانیم فعالیت شهری را از فرسودگی نجات دهیم به فعال بودن فضای شهری نزدیک خواهیم شد. در این حالت بدون تغییر عمدهایی در ساختمان، فضا مجدد فعال میشود و بهسازی رخ میدهد. بهسازی در واقع اقداماتی است که با اندک تغییرات موجب افزایش عمر ساختمان میشود. در این حالت در ساختمان تغییر چشمگیری رخ نمیدهد و تنها با جایگزینی فعالیتی مناسب از فرسایش جلوگیری میشود.
فرسودگی نسبی شامل ساختمان است و با وجود فعالیت مناسب فرسودگی رخ میدهد. در این روش با تغییرات ساختمانی و تعمیرات اندک اما مداوم بر روی ساختمان، آنرا احیا میکنند. اقدامات نوسازی از این دست است و موجب ایجاد فضای شهری مناسب میشود. این عمل منجر به ایجاد فضای شهری جدیدی میشود.
فرسودگی کامل در اثر فرسودگی کالبد و فعالیت رخ میدهد. ساختمان و فعالیت فضا هر دو دچار فرسودگی شده و با مساله متروکهها و مخروبهها روبرو خواهیم شد و تنها راه چاره آن تخریب و بازسازی ساختمان است. بعد از تخریب و بازسازی با چهره جدیدی از ساختمان روبرو خواهیم شد.
توسعه محیط زندگی برای انسانها از اهداف اساسی نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده شهری است که در قالب اهداف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی قرار میگیرند. به جای گسترش بیش از حد ساخت و ساز در زمینهای بکر و حاشیه شهر، بهتر است برای جلوگیری از هدررفتن سرمایههای اقتصادی، ساختمانهای جدید را به دورن بافتهای قدیمی برد و با بهسازی و نوسازی دوباره آنها را احیا کرد. با بررسی ابعاد بحران در بافت قدیمی شهرها ضرورت بهسازی، نوسازی و ساماندهی بافتهای قدیمی شهری اهمیت مییابد.
از طرفی معمولا ساختمانهای قدیمی و فرسوده جمعیت زیادی را در خود سکونت داده است و اتفاقات تلخ گذشته مانند زلزله بم ناشی از عدم مقاومت این نوع ساختمانها است. از این نمونه ساختمانها در مراکز دولتی، بیمارستانها و … نیز دیده میشود و این خود بر ضرورت مقاومسازی و بهسازی بافت فرسوده میافزاید.
بافتهای فرسوده علاوه بر داشتن ارزشهای نادر زیبایی و تداعی خاطرات جمعی و هویتبخشی به شهرها، هنوز در بسیاری از شهرها محل سکونت و معیشت میلیونها نفر از افراد هستند. این بافتها در عین ارزش معنوی در مقابل بلایای طبیعی تهدید به شمار میآیند. در ضمن اینکه در پاسخگویی به نیازهای امروز زندگی دچار نارساییهایی هستند. تنها انگیزه ساکنان این مناطق داشتن یک سرپناه است.
افراد کم بضاعت به دلیل کم بودن قیمت مسکن در این مناطق ساکن میشوند. در پی آن بیثباتی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در این محلهها و روند فرسودگی و تخریب بافت شهری افزایش مییابد.
بافتهای قدیمی بیشتر در مرکز شهر قرار دارند و معمولا بازار را در خود جای داده است به همین دلیل موقیعت مکانی و امتیازات خوبی دارند. امتیازات اقتصادی بازسازی بافتهای قدیمی:
عدم توجه به ساماندهی محیط و شرایط زندگی امروزی، محیطهای تاریخی را خالی از سکنه میکند و این محیطها تبدیل به محلههای ناامن، فاسد و خالی از سکنه میشود. ساکنان فعال و اقشار پردرآمد و اصیل جای خود را به مهاجرین فقیر از نظر اقتصادی و فرهنگی میدهند و این خود مهمترین ضرورت توجه به سیمای بافت تاریخی را نشان میدهد. از طرفی برای پیشگیری از بروز انواع بزهکاری اجتماعی و عدم واگذاری بافتهای قدیمی به فعالیتهای ضعیف اقتصادی موجب کاهش ارزشهای فرهنگی نهفته در آن میشود.
شهرهای قدیمی و تاریخی بیشتر از شهرهای جدید تحت تاثیر فرسایش، بیرونقی و تخریب میشوند. از طرفی این شهرها دارای بافتی از هم پاشیده و فرسوده هستند که باید برای آنها برنامهایی تدوین کرد. مهمترین اهداف بهسازی و نوسازی به شرح زیر است:
بازسازی بافتهای فرسوده یکی از مهمترین چالشهای شهر در بحث آسیبهای اجتماعی است که تا حد زیادی باعث کاهش معضلات اجتماعی خواهد شد بنابراین بازسازی بافتهای فرسوده امری ضروری است.
مناطق حاشیهنشین و بافتهای فرسوده در کلانشهرها به دلایل مختلف مانند نفوذناپذیری، ناپایداری، وجود گروههای ناهمگون اجتماعی و از بین رفتن حس تعلق زمینه لازم برای انواع مشکلات و آسیبهای اجتماعی را فراهم آوردهاند.
اعتیاد، طلاق، خشونت و کودکان کار یکی از واقعیتهای اجتماعی است و در هر جامعهایی آسیبهای اجتماعی دیده میشود. مناطق حاشیهنشین و شهرکها کانون مناسبی برای بروز انواع آسیبهای اجتماعی هستند.
وجود خانههای متروکه، کوچههای باریک و تنگ، مکانهای بلااستفاده زیاد در بافتهای فرسوده زمینههای بروز جرم در این مناطق را افزایش میدهد و نوعی نگرانی در مورد عدم امنیت برای ساکنین این مناطق ایجاد میکند و رغبتی برای سکونت دیگر افراد حاصل نمیشود.
مسائل اقتصادی مانند فقر، بیکاری، انواع جرایم و انواع آسیبهای اجتماعی در این مناطق زیاد است، از طرفی در این نوع بافتها به دلیل ناکارآمدی آسیبهای دیگری از جمله عدم امنیت ساختمان نیز وجود دارد. به دلیل نفوذناپذیری نوعی امنیت برای خلافکاران ایجاد میکند و علاوه بر قاچاقچیان دیگر گروههای مستعد آسیبهای اجتماعی را به سمت خود جذب میکند. عدم روشنایی کافی در خیابانها و کوچههای این محلات، عدم نظارت کافی بر این محلات، عدم مشخص بودن وضعیت ملکهای وراثتی همه زمینههای لازم برای جرم، اعتیاد، فحشا، کارتنخوابی و … را فراهم میکند.
اعتیاد در بافتهای فرسوده زیاد دیده میشود،اعتیاد نوعا از فقر ناشی میشود و افرادی که در این بافتها زندگی میکنند اغلب از وضعیت زندگی مناسبی برخوردار نیستند و اکثرا بیکار هستند و درآمد مناسبی ندارند، ضمن اینکه بسیاری از این افراد به امید یافتن شغل مهاجرت کردهاند و در این مناطق ساکن شدهاند، لذا بافتهای فرسوده مراکزی برای ارتکاب جرم، قاچاق و فروش مواد مخدر تبدیل شدهاند.
از دیگر آسیبهای اجتماعی این مناطق مسائل اخلاقی مانند ایجاد خانههای فساد در خانههای متروکه در این بافتها است. البته در تمامی بافتهای فرسوده شهری به یک شکل نیست و قوت و شدت نوع آسیب متفاوت است. به طور مثال برخی مناطق در سرقت، برخی فروش مواد مخدر، برخی در فحشا معروف هستند.
انسان موجودی است که از محیط اطراف خود تاثیرات روانی میپذیرد. یکی از موارد موثر در روح، روان و سبک زندگی اجتماعی افراد محل سکونت آنان است. هر چقدر محل سکونت افراد از سلامت ساختاری برخوردار باشد آرامش افراد بیشتر خواهد بود و بروز ناهنجاریها کاهش مییابد. هر چقدر محلهها عاری از المانهای مهندسی آمیخته با اصول روانشناسی، فضای سبز و کوچههای دلباز باشد، خانهها کوچکتر، بدون گلخانه باشند در روحیه ساکنین به خصوص جوانها و نوجوانها اثرات تخریبی و سو دارد و منجر به بروز ناهنجاریهای رفتاری خواهد شد.
برای کاهش زمینههای معضلات شهری باید نوعی عدالت شهری ایجاد شود. اختلاف خدماتی در سطح شهر باعث ایجاد شرایطی برای برخی از مناطق میشود که مستعد آسیب میگردند. وقتی منطقهایی از فقر خدماتی نجات یابد در واقع تقویت شده و نیروهای جذب آسیب کاهش مییابد. در همین راستا نهادهای مختلفی مانند بهزیستی، شهرداری و … باید در قالب یک سیستم فعالیت کنند. اکثر افراد ساکن در بافتهای فرسوده سطح زندگی پایینی دارند و از اقشار کن درآمد جامعه هستند به همین دلیل برای بهبود وضیعت زندگی آنها باید توانمندشان کرد.
نوسازی و تغییر فضای شهری، ورود امکانات رفاهی شهری از قبیل آتشنشانی، بیمارستان، سرانههای فرهنگ و ورزش و آموزشی در این مناطق تاثیر مستقیمی در کاهش آسیبهای اجتماعی دارد.
سمیه طالب
از سایت موسسه فرهنگی هنری فرهنگ سازان معاصر دیدن کنید
متن خبر را در هفته نامه دیباگران به صورت چاپ شده مشاهده کنید.