پایگاه خبری تحلیلی دیباگران
دوشنبه, ۱۵ خرداد ۱۴۰۲ / ۲۱:۴۲:۴۵
  • هفته نامه چاپی
  • اخبار نجف آباد
  • نجف آباد شهر من
  • برگزیده ها
  • اخبار کوتاه
  • اینجا همه چی درهمه
  • هنر و هنرمند
  • تازه ترین های جهان
دوشنبه, ۱۵ خرداد ۱۴۰۲ /
2023 / 06 / 05 ( 2023 / Monday / June )
  • هفته نامه چاپی
  • اخبار نجف آباد
  • نجف آباد شهر من
  • برگزیده ها
  • اخبار کوتاه
  • اینجا همه چی درهمه
  • هنر و هنرمند
  • تازه ترین های جهان
This search form (with id 1) does not exist!
پایگاه خبری تحلیلی دیباگران
  • هفته نامه چاپی
  • اخبار نجف آباد
  • نجف آباد شهر من
  • برگزیده ها
  • اخبار کوتاه
  • اینجا همه چی درهمه
  • هنر و هنرمند
  • تازه ترین های جهان
  • پ
کد خبر: 735
مصاحبه
تاریخ: ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۴
نویسنده خبر: هفته نامه دیباگران
675 بازدید
۰
0
6

عبدالحمید امانی هنرمند خلاق شهرستان نجف آباد در مصاحبه اختصاصی با هفته نامه دیباگران


مردی از جنس دوست داشتن

مردی از جنس دوست داشتن ( صداقت و صمیمیت) : عبدالحمید امانی متولد ۱۳۴۲ شهر نجف‌آباد است. تحصیلاتش را در رشتۀ گرافیک و عکاسی تا مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه هنر تهران به پایان برده. و به قول خودش یک دهه از زندگی‌اش را به آموختن هنر صرف کرده است. بعد از تحصیل، سال‌ها در […]

مردی از جنس دوست داشتن
بزرگنمایی تصویر


مردی از جنس دوست داشتن ( صداقت و صمیمیت) : عبدالحمید امانی متولد ۱۳۴۲ شهر نجف‌آباد است. تحصیلاتش را در رشتۀ گرافیک و عکاسی تا مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه هنر تهران به پایان برده. و به قول خودش یک دهه از زندگی‌اش را به آموختن هنر صرف کرده است. بعد از تحصیل، سال‌ها در مراکز مختلف آموزش هنر، از هنرستان هنرهای تجسمی گرفته تا آموزشکده و دانشگاه، به کار تدریس مشغول بوده است. او در اواخر دهۀ ۷۰ در زمینۀ کنکور هنر تألیفاتی دارد. اما اکنون چند سالی است که دیگر آموزش را رها کرده و به کارهای پژوهشی مشغول است.

در دهۀ ۶۰ و در مقطع دو سالۀ ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ که انجمن سینمای جوان نجف‌آباد، کارش را آغاز کرد. و به سرعت بالنده شد. کلاس‌های عکاسی و فیلمبرداری برعهدۀ او بوده است. هنرمندان سینمای جوان، از این دورۀ آموزشی به عنوان آغاز «دهۀ طلایی» انجمن یاد می‌کنند. فرصتی دست داد تا ضمن یادآوری آن سال‌ها، به امروز هم نقبی بزنیم و با ایشان گپ‌و‌گفت دوستانه‌ای داشته باشیم. و سؤالاتی در باب عکاسی مطرح کنیم.

۱- شما (مردی از جنس دوست داشتن ) کی و چطور به عکاسی علاقمند شدید؟

در دورۀ سربازی، پس از دورۀ آموزش نظامی، به عنوان یکی از نیروهای واحد تبلیغات، جذب دایرۀ عقیدتی سیاسی ژاندارمری خوزستان شدم. در آن مقطع یکی از فعالیت‌های ما در عقیدتی سیاسی ستاد، عکاسی از برنامه‌های ستاد ژاندارمری خوزستان بود. ما در آن مجموعه، آتلیه‌ای داشتیم. که فعال بود و از پرسنل ستاد عکس سیاه و سفید می‌گرفتیم. من آنجا تمام کارهای مربوط به عکاسی، ظهور و چاپ را به صورت تجربی یاد گرفتم.

تصویر شفاف، اما وارونه‌ای که بر روی شیشه مات دوربین فانوسی آتلیه شکل می‌گرفت.

واقعاً شگفت‌انگیز بود. ظهور فیلم در تاریکی مطلق، چاپ عکس در تاریکخانه زیر نور قرمز و آشکار شدن تصویر بر روی کاغذهای ابریشمی حساس به نور، علاقه‌ام را به این رشته برانگیخت. آنجا من برای اولین بار تصویر ویدیویی را تجربه کردم. و با تصویربرداری بتاماکس که دوربین و تِیپ مستقل آن توسط دو نفر قابل حمل بود، آشنا شدم. بیشتر کارهای ما گزارشی بود. آن موقع برای سهولت فیلمبرداری کار با دوربین‌های۸ میلی‌متری هم در جبهه‌ها متداول بود. ما یک دوربین۸ میلی‌متری کانن (اتو زوم ۱۰۱۴) صامت داشتیم. میکروفن نداشت. و چون فیلم‌های خام آن هم که معمولاً ساخت کارخانۀ کداک بود، یافت نمی‌شد، از آن استفاده نمی‌کردیم.

بنابراین اولین زمینه‌های آشنایی من با مقولۀ عکس و عکاسی در دورۀ سربازی اتفاق افتاد. آن‌هم به صورت تجربی و عملی. پس از آن و تا قبل از تشکیل انجمن، بیشتر آموخته‌های تئوری عکاسی‌ام را مدیون دو کتاب ارزشمند «تکنیک عکاسی» و «اصول کادر‌بندی در عکاسی» هر دو نوشتۀ «آندریاس فینینگر» می دانم که کتاب اول با ترجمۀ استاد «نصرالله کسرائیان» و کتاب دوم با ترجمۀ «محمدجواد پاکدل» از اولین کتاب‌هایی بود که در این زمینه وارد بازار نشر شد. بعداً با استفاده از منابع مختلف، جزوه‌ای آموزشی «عکاسی مقدماتی» را نوشتم.که مطالب آن در کلاس‌های انجمن سینمای جوان در اختیار هنرجویان قرار می‌گرفت و چند سالی به عنوان شیوه‌نامۀ تدریس عکاسی از آن استفاده می‌شد.

مردی از جنس دوست داشتن

۲-  آیا شما ( مردی از جنس دوست داشتن ) به ویرایش عکس‌ها اعتقاد دارید؟

بحث در این باره بسیار مفصل است. معمولاً خود عکس باید با ارزش و با کیفیت باشد و نیازی به اصلاحات بعدی روی عکس نباشد. یک عکس تنها در زمان فشردن شاتر دوربین شکل می‌گیرد. به همین خاطر نظریۀ «لحظۀ قطعی» در عکاسی مطرح شد و سالیان سال عکاسان به آن پایبند بودند. ثبت مهم‌ترین و کامل‌ترین لحظه از یک واقعیت، استدلالی است که هنوز هم تغییر نکرده است.

آنچه در عکس شکل می‌گیرد، با حضور یک عکاس با هوش و یک شاهد و ناظر بر صحنه اتفاق افتاده است. اما تکنولوژی‌های تصویری در زمانۀ ما، بسیاری از این قواعد تدوین شده را دگرگون کرده‌اند. نمونه‌اش تصاویر دوربین‌های اطراف ما هستند. که اغلب آنها بدون اینکه چشمی آگاه پشت آنها قرار گرفته باشند، تصاویر مستند واقعی را ثبت می‌کنند.

امروزه در کار حرفه‌ای عکاسی، ویرایش و ادیت عکس یک امر اجتناب ناپذیر و حتی گاه لازم و ضروری است. کار با تجهیزات دیجیتال و استفاده از دوربین و فرمت‌های خام عکسبرداری این امکان را به شما می‌دهد که محصول نهایی را با بازیابی رنگ و نور، بهتر در معرض دید و قضاوت مخاطب قرار دهید. اگر ویرایش درست انجام شود. زیبایی عکس را چندین برابر می‌کند. ویرایش عکس باید عکس را اصلاح کند، نه آن را تغییر دهد.

در عکاسی شاخه‌های مختلف وجود دارد

که برخی از آنها مثل عکاسی مستند دستکاری در عکس به واقعیت خدشه وارد می‌سازد. و عکاس، متعهد به رعایت اصول اسنادی عکس می‌باشد. و ویرایشی هم اگر انجام دهد. یک ویرایش فنی بسیار محدودی است. و فقط در زمینۀ اصلاح کادر، رنگ و نور انجام می‌دهد. کاری که قبلاً هم در عکاسی آنالوگ در زیر دستگاه آگراندیسور و با استفاده از فیلترهای عکاسی انجام می‌شد. برای داشتن یک عکس در قطع مربع، شما چاره‌ای جز ادیت و تغییر ابعاد عکس واقعی‌تان ندارید. در عکاسی پرتره هم اگر نیاز به رتوش باشد. بایستی خیلی با ظرافت و مهارت این کار صورت بگیرد تا به اصالت موضوع لطمه‌ای وارد نکند.

۳- با توجه به بحث آموزشی و تدریس شما در دانشگاه‌ این سؤال را مطرح می‌کنم. شما (مردی از جنس دوست داشتن ) وضعیت آموزش هنر به خصوص عکاسی در مراکز آکادمیک ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا توانسته‌ایم به آن اهداف و آرمان‌ها در زمینۀ آموزش برسیم؟ البته این نکته را نمی‌شود کتمان کرد که بعد از انقلاب بحث آموزش ما خیلی رشد کرده و سند این ادعا تعداد فارغ التحصیلان در رشته‌های هنر است. اما برخی از منتقدان اعتقاد دارند کمتر به بحث کیفی پرداخته شده است. نظر شما چیست؟

در زمینۀ عکاسی باید بگویم که، به عنوان یک رشتۀ دانشگاهی مستقل، در اوایل دهۀ ۶۰ در دانشگاه هنرهای زیبای تهران و با فاصلۀ یکی دو ساله در دانشگاه هنر ارائه شد. عکاسی ایران در دورۀ شکل‌گیری انقلاب تولد یافت و در جنگ هشت سالۀ ایران و عراق به اوج و بالندگی رسید. به نظر من این مسیر باید طی شود. دانشگاه‌ها سکوی پرتاب هستند و مربیان و اساتید، به مثابه راهنماهایی هستند که مسیر را به دانشجو می‌شناسانند.

درست مثل طفلی که راه‌رفتن را می‌آموزد، از یک جایی کودک باید خودش را در فضای اطرافش  بشناسد و حرکت کند. آنچه ما امروز با آن مشکل داریم این است که نمی‌دانیم چه دغدغه‌ای داریم و اگر دغدغه‌ای داریم، باید چگونه آن را مطرح کنیم. مسائل فنی و تکنیکی کار، بخش بسیار کوچک آن چیزی است که باید آموزش دید. آنچه مهم است، موضوعی است که بایستی این فن‌ها و تکنیک‌ها بر روی آن سوار شوند و به آن سر و شکل بدهند.

مثلاً شما ببینید عکاسی خبری در جایی کاربرد پیدا می‌کند. که حادثه وجود دارد.

مدام موضوعات جنجال برانگیز در حال رخ دادن است. یا عکاسی طبیعت را در نظر بگیرید، عکاس این شاخه از عکاسی همه‌اش در فصول چهارگانه به سفر در نقاط مختلف مشغول است. عکاسی زیر آب همین‌طور. برای اینکه از سؤال شما خیلی دور نشده باشم، باید عرض کنم که در زمینۀ عکاسی و تقریباً همۀ هنرها به میزان فارغ‌التحصیلان ما، در جامعه کار فراهم نیست. شاید باور نکنید اگر بگویم کمتر از ۵ درصد فارغ‌التحصیلان رشته‌های هنری ما به کار هنر مشغول هستند، الان کسانی در زمینۀ کارهای هنری فعالیت می‌کنند که کاربر هنری هستند. اصلاً یا تحصیلات هنری ندارند، یا تعدادشان انگشت‌شمار است. و این یعنی فاجعه.

مسلماً یک فارغ‌التحصیل هنر، آگاهی‌های تئوریک تاریخی و تکنیکی بسیار بیشتری از یک اپراتور هنر دارد، اما کجای جامعه قرار دارد؟ هیچ جا. البته افت در آموزش را نمی‌شود منکر شد، ولی از آن مهم‌تر، بسترهای کاربردی این آموزش‌هاست که این بستر در جامعه فراهم نیست. اگر هم فراهم باشد، باید جامعه به آن بها بدهد، که نمی‌دهد.

۴- ورود تکنولوژی در عرصه‌های مختلف خصوصا در زمینه‌های فیلم‌سازی و عکاسی دارای محاسن بسیاری است. وجود دوربین‌های دیجیتال مشکلات و دردسرهای دوربین‌های ساده و قدیمی مثل نگاتیو و چاپ را دیگر ندارد، ولی بعضی هنرمندان معتقدند در کنار این محاسن، از کیفیت عکس‌ها و فیلم‌ها کاسته شده است. نظر شما به‌عنوان کسی که سابقه کار در هر دو زمینه را دارید، چیست؟

بله، کیفیت عکس‌ها و فیلم‌ها به مراتب بالاتر رفته است و امروزه شما با همین دوربین‌های معمولی و بدون نرم‌افزار در هر ثانیه می‌توانید از یک موضوع حداقل سه تصویر شکار کرده و بعد بهترین آن را انتخاب کنید. در صورتی که تا دو دهۀ پیش این امکان وجود نداشت. آنچه امروز از آن به عنوان کیفیت می‌توانیم نام ببریم، دست‌یابی به محتوا و مفهوم است. موضوعات ما در عکاسی و در فیلم‌ها فاقد جذابیت هستند، چرا؟ ببینید ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که مدام در حال بمباران تصویر هستیم.

شبکه‌های اجتماعی، کانال‌های ماهواره‌ای و تجهیزات ساده، اما با کیفیت مثل گوشی‌های همراه دنبال ما هستند و نیازی هم به آموزش‌های تکنیکی ندارند.

ما برای دیدن تصاویر خوب و موضوعات زیبایی هم که تولید و عرضه می‌شوند. وقت کافی نداریم. واقعاً توقع مردم از رسانه‌های تصویری مثل عکاسی و سینما خیلی بالا رفته است. وقتی اسم سیل و زلزله می‌آید، دوربین شبکه‌های تلویزیونی و گوشی‌های همراه سریع تصاویرش را منتقل می‌کنند. در چنین مواقعی عکاس مستند اجتماعی هم باید وقت‌شناس و گوش به زنگ باشد و همچنین سرعت عمل نیز نیاز دارد. البته امروزه تولید یک عکس خوب بسیار گران تمام می‌شود و حتماً باید خریدارش پیدا شود وگرنه کمر عکاس زیر بار هزینه‌ها خم می‌شود و می‌شکند. هنرمندان ما حقیقتاً در این چرخه با مشکل مواجه شده‌اند. اما باید بدانیم آن چشمی که از پشت دوربین به صحنۀ مقابل نگاه می‌کند کیفیت را خلق می‌کند.

مردی از جنس دوست داشتن

۵- چه عواملی موجب شده تا در شهرستان نجف‌آباد کمتر شاهد برگزاری جشنواره‌های هنری، به‌خصوص فیلم کوتاه باشیم؟

شاید در بحث تولید اثر چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی دچار مشکل هستیم. انگیزه‌ها هم مهم است. کسانی که متولی فرهنگ و هنر شهر هستند، باید برای طول سال برنامه‌ریزی کنند و برای هر هنری جایگاهی را در نظر بگیرند. با دعوت از انجمن‌ها و مراکز آموزش هنر، فعالیت هنرمندان را رصد کنند و نسبت به برگزاری نمایشگاه و هفتۀ فیلم و عکس اقدام کنند. هنرمندان نیاز به نشست‌های سالیانه دارند و این نه تنها در سطح شهرستان، بلکه در سطح استان هم به‌طور نادر اتفاق می‌افتد.

۶- در کارنامه های هنری شما فعالیت در زمینه‌های مختلف فیلمسازی و همچنین همکاری با هنرمندان مطرح مثل مهدی جعفری و مهرداد اسکویی به چشم می‌خورد. در کنار این، ما در این چند سال بسیار شاهد حضور عکاسان و فیلمسازان به حیطه فیلمسازی و کارگردانی هستیم. چرا شما وارد این حیطه نشدید و آیا این نیاز (فیلم ساختن) را در خودتان حس نکردید؟

من در دایرۀ محدودتری قدم برداشتم، شاید به قول معروف، استعداد و توانایی‌ام تا این حد می‌کشید. چون از ابتدا کارم را با آموزش شروع کردم. بیشتر هم به همین سمت رفتم. فیلم‌سازی تقریباً یک کار گروهی است و خیلی از افراد روحیۀ کار با جمع و گروه را ندارند. همچنین، کسانی که در محیط‌های کوچک و بسته شهرستان می‌مانند، چون زمینه‌های فعالیت در رشتۀ تحصیلی و کارشان فراهم نیست، قربانی شرایط موجود می‌شوند.

۷- آیا به آن اهداف و آرزوهایی که در هنر دنبالش بودید دست پیدا کردید؟

ناشکر نیستم.

۸- یکی از دلایل از رونق افتادن پویایی هنر در شهرستان‌ها، مهاجرت هنرمندان به شهرهای بزرگ است، که در نجف‌آباد هم زیاد این اتفاق رخ داده است. چطور می‌شود جلوی این مهاجرت‌ها را گرفت؟

هر کاری جایگاه و کاربرد خودش را می‌طلبد. تولید هنر، نیازمند پشتیبانی مادی و معنوی است. و نیاز به دیده‌شدن و مصرف هم دارد. باید جایی برای عرضه داشته باشد. شاید مهاجرت راهی برای نجات‌یافتن از این توقف و در جا زدن باشد.

۹- شما در بین اهالی هنر نجف‌آباد به خوش خلقی و اخلاق حسنه معروف (مردی از جنس دوست داشتن ) هستید و همه از این خصوصیت اخلاقی شما به نیکی یاد می‌کنند. دلیل این خوش خلقی با تمام این مشکلات و اتفاقات اخیر چیست؟

دوستان لطف دارند.

۱۰- کمی از مسئولیت‌ها و اقدامات خود را در انجمن سینمای جوان بفرمایید.

از مهر سال ۱۳۶۴ تا مهر ۱۳۶۶ به عنوان معاون و مدرس انجمن مشغول بودم. در این مدت در زمینه‌های مختلف کار فیلم‌سازی تجربه کسب کردم. در سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۱ و پس از آن، از ۱۳۷۶ تا اواخر دهۀ ۷۰ با انجمن در زمینه‌های عکاسی و فیلم‌برداری و مبانی هنرهای تجسمی همکاری داشتم. در زمینه‌های مختلف فیلم‌سازی تجربه‌هایی در کارنامه دارم.

۱۱- به نظر شما برای انگیزه بخشیدن به هنرجویان و رونق دوبارۀ هنر خصوصاً در شهرستان نجف‌آباد باید چه اقداماتی انجام داد؟

در شرایط فعلی، هیچ پاسخی برای این سؤال ندارم.

۱۲- آیا به این تغییر نگرش و استفادۀ روزافزون از عکس‌های موبایلی موافقید؟

بالاخره دوربین در هر فرمتی ارائه شود. جزو جدانشدنی تکنولوژی است. و کاربردها و قابلیت‌های منحصر بفرد خودش را دارد. ما به واسطۀ کارکردها از این ابزارها استفاده می‌کنیم. وقتی دوربین موبایل، کار من را در عکاسی راه می‌اندازد. چرا از آن استفاده نکنم؟ البته نگاه ما به یک عکس موبایلی با یک عکسی که توسط دوربین حرفه‌ای گرفته شده است. یکی نیست و کاملاً متفاوت است. باید ببینیم محصول نهایی هر کدام از اینها را در کجا قرار است استفاده کنیم.

۱۳- چند وقت پیش کتابی چاپ شد از عکاسانی که بنا به دلایلی متفاوت در یک لحظۀ خاص، از گرفتن عکس از سوژه‌‌ی مورد نظرشان خودداری کردند و شاتر را نزدند. شما در این چندسالی که عکاسی می‌کردید، هیچ‌وقت با این حس روبرو شدید که بخواهید به‌جای عکس گرفتن فقط تماشا کنید؟

بله، عکس‌ها معمولاً برای دیده شدن گرفته می‌شوند. جایی که احساس خود را با موضوع به اشتراک می‌گذاری شاید دیگر لازم نباشد. که آن را ثبت کنی. چه بسیارند تصاویری که از مقابل چشمانت می‌گذرند. ولی دستت روی شاتر دوربین نمی‌رود. باید مثل درد در تو بماند یا شادی آن لحظه تا همیشه در نگاهت متوقف شود.

۱۴- نام یک نویسنده، عکاس و نقاش مورد علاقه خودتان را نام ببرید؟

جلال آل‌احمد را با کتاب مدیر مدرسه‌اش، سعید صادقی را با مجموعه عکس‌های جنگش، جلال شباهنگی را با مناظر کویری‌اش دوست دارم.

۱۵- حرف آخر شما و یا اگه سخن و یا حرفی از قلم افتاده است را بفرمایید؟

روی هیچ کدام از رشته‌های هنر به صورت متمرکز، به قول معروف «زوم» نکردم. همیشه سعی داشتم به فضای کلی هنر شناخت پیدا کنم. و از آن بهره ببرم. انسان زمان کوتاهی را برای آموختن و تجربه‌کردن در اختیار دارد. چشم که باز می‌کنی. می‌بینی کاری نکرده‌ای که ماندگار باشد. و جامعه بتواند از آن استفاده کند.

این مصاحبه با عنوان مردی از جنس دوست داشتن در هفته نامه دیباگران شماره سی و یکم به چاپ رسیده است.

 

برچسب های :
​
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط پایگاه خبری تحلیلی دیباگران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما
    لغو پاسخ

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید

    خبرهای مصاحبه
    • پربازدیدترین ها
    • آخرین خبرها
    • خبرهای مرتبط
    ازدواج آسان
    نقش و جایگاه زنان
    حضور چهره های زن موفق در عرصه های ملی و بین المللی
    ارغوان بافی درخت عشق
    انجمن سینمای جوان کانون فیلمسازی نجف آباد
    وضعیت کسب و کار در بازار نجف آباد
    امدادگران بی ادعا
    نجف آباد با پتانسیل نیروی انسانی خوب
    گیوه ملکی پاپوش تابستان
    حضور هنرمندان عرصه موسیقی نجف آباد
    زنان سرزمین من
    اجازه ندهیم به جمعیت بچه های کار اضافه شود
    ارغوان بافی درخت عشق
    حضور چهره های زن موفق در عرصه های ملی و بین المللی
    امدادگران بی ادعا
    انجمن سینمای جوان کانون فیلمسازی نجف آباد
    بیداری برای سه روز
    مردی از جنس دوست داشتن
    کوچه باغ های نجف آباد
    شهری که دوستش دارم 
    ازدواج آسان
    اجازه ندهیم به جمعیت بچه های کار اضافه شود
    دانش آموزان نخبه نجف آباد
    مهدی جعفری کارگردان نجف آبادی
    نجف آباد شهر طلایی
    همدلی و رفاقت دلیل اصلی موفقیت هنرمندان
    انجمن سینمای جوان کانون فیلمسازی نجف آباد
    وضعیت کسب و کار در بازار نجف آباد
    شهری که دوستش دارم 
    لزوم اجباری شدن آموزش های قبل از ازدواج
    پایگاه خبری تحلیلی دیباگران
    • خانه
    • هفته نامه چاپی
    • هفته نامه الکترونیکی
    • مصاحبه
    • نجف آباد شهر من
    • اینجا همه چی درهمه

    کلیه حقوق مادی و معنوی سایت برای ( هفته نامه دیباگران ) محفوظ می باشد. هرگونه کپی برداری از مطالب تنها با درج لینک فعال به مطلب مجاز می باشد


    طراحی و توسعه : کاشمروب . IR