اگر شروع نقاشی معاصر و تصویر سازی در ایران را بخواهیم بررسی کنیم، می توان گفت که قدیمی ترین نشانه های نگاره و ایلوستراسیون در نجد ایران نقوش دوشه، میرملاس و سفالینه های منقوش عصر نوسنگی است. نقاشی ایران از آن زمان که بصورت تصویرسازی، کتابت و دیوار نگاره، با نقوشی هندسی، انسانی و جانوری، […]
اگر شروع نقاشی معاصر و تصویر سازی در ایران را بخواهیم بررسی کنیم، می توان گفت که قدیمی ترین نشانه های نگاره و ایلوستراسیون در نجد ایران نقوش دوشه، میرملاس و سفالینه های منقوش عصر نوسنگی است. نقاشی ایران از آن زمان که بصورت تصویرسازی، کتابت و دیوار نگاره، با نقوشی هندسی، انسانی و جانوری، با ابزارهای ساده با رنگ مشکی و گل اخرا که بیانگر اعتقادات و باورهای ملی ، بومی آن فرهنگ و منطقه بود، تا به امروز شاهد تغییرات و تحولات بسیاری بوده است. در این شماره قصد داریم به نقاشی ایران در دوره ی معاصر و جنبش ها و مکاتب پس از کمال الملک بپردازیم.
نقاشان آکادمیک
پس از کمال الملک نقاشان ایران چهار مسیر پیش رو گرفتند. اولین گروه نقاشان آکادمیک بودند که این نقاشان متاثر از سبک کمال الملک در ایران نقاشی می کردند. آثار این هنرمندان با نوعی احساس گرایی، برگرفته از فرهنگ ملی-بومی و با موضوعات مردم نگاری و زندگی عامه ی مردم همراه بود. حسین طاهرزاده بهزاد، اسماعیل آشتیانی و رسام ارژنگی از هنرمندان مطرح این سبک بودند که آثار گرانبهایی از خود به یادگار گذاشته اند.
نقاشان نگارگری جدید
اگر چه حاج میرزا آقا امامی اصفهانی سردمدار و زنده کننده ی نگارگری سنتی شناخته می شود ولی جنبش نگارگری جدید به طور رسمی با هادی تجویدی مدرس هنرهای صنایع قدیمه آغاز گردید و پس از آن برخی از نقاشان در این جنبش فعالیت کردند. از نقاشان نگارگری جدید می توان از محمود فرشچیان، علی کریمی و حسین بهزاد نام برد.
نقاشان نوگرا
جنبش بعدی نقاشان نوگرا بود. پس از جنگ جهانی دوم و نفوذ گسترده ی نقاشی مدرن در ایران و تشکیل دانشکده هنرهای زیبا، سبب گرایش و تمایل هنرمندان نومایه به شیوه های مدرنیسم گردید. هنرمندان این جنبش که تحت تاثیر جنبش های امپرسیونیسم، کوبیسم و اکسپرسیونیسم مکزیک بودند با تشکیل انجمن هایی چون انجمن خروس جنگی و انجمن نگارخانه ی آپادانا در توسعه و رسمیت این شیوه تلاس های زیادی نمودند. از پیشگامان نقاشی نوگرا می شود از جلیل ضیاپور، محسن وزیری مقدم، بهمن محصص، پرویز تناولی، محمد احصایی و سهراب سپهری نام برد.
هنرمندان نوگرا بیشتر به تجربیات ذهنی خویش تاکید داشتند اما پس از به بن بست رسیدن به بهره گیری از ترکیب بندی ها و عناصر تزئینی سنتی و عامیانه که با فرهنگ ایرانی هم خوانی تام داشت، این موج نو به ((مکتب سقاخانه)) معروف گردید. پیشگامان مکتب سقاخانه جلیل ضیاپور، ناصر اویسی، حسین زنده رودی (نخستین هنرمند) و فرامرز پیل آرام است.
پس از این گرایش تمایل به بهره گیری از خوشنویسی و ترکیب بندی های آن نیز در نقاشی مرسوم گردید و به مکتب (( نقاشی خط یا خطاشی )) معروف شد . پیشگامان مکتب نقاشی خط حسین زنده رودی، فرامرز پیل آرام، اسماعیل رشوندی، محمد احصایی و نصرالله افجه ای است.
نقاشان قهوه خانه ای
جنبش بعدی نقاشی قهوه خانه ای است. نقاشی قهوه خانه ای را متداول ترین شیوه ی نقاشی زمان مشروطیت در ایران می دانند و برخی مکتب قهوه خانه را خیالی نگاری می نامند. نقاشی های روایی بر اساس سنت های مردمی و مذهبی در تقابل با مضامین درباری مکتب زند-قاجار شکل گرفته شد و نکته جالب توجه این که این نقاشی توسط هنرمندان مکتب ندیده اجرا شد و تابلوهای بسیار زیبایی از آن دوران و سبک به یادگار مانده است.
مضامین و موضوعات این نوع نقاشی نیز مضامین عامه پسند با موضوعات رزمی، بزمی و حماسی برگرفته از واقعه ی کربلا، شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، قصص قرآنی، حکایات و روایات است. این نوع نقاشی با تکنیک رنگ روغن و بر روی پرده ها یا بوم های بزرگ، با ساختار ترکیب بندی غیر متمرکز و پرسپکتیو مقامی رسم شده است.
موضوع در نقاشی های قهوه خانه ای یا خیالی نگاری بیش از تکنیک و اصول ترکیب بندی و تجسمی، مدنظر هنرمندان بوده است. از هنرمندان این مکتب می توان از حسین قولرآقاسی، محمد مدبر، حسین همدانی، حسن اسماعیل زاده و عباس بلوکی فر نام برد.