هنر که از روح آدمی نشات می گیرد برای ادراک نیاز به قالب مادی و محسوس دارد و آثار هنرمند رابطه نزدیکی با ویژگی های شخصیتی و روحی هنرمند دارد. در هر هنرمندی نیاز به تعالی، پیشرفت و کمال به شدت احساس می شود و کمتر هنرمندی را می توان یافت که دارای چنین خصیصه […]
هنر که از روح آدمی نشات می گیرد برای ادراک نیاز به قالب مادی و محسوس دارد و آثار هنرمند رابطه نزدیکی با ویژگی های شخصیتی و روحی هنرمند دارد. در هر هنرمندی نیاز به تعالی، پیشرفت و کمال به شدت احساس می شود و کمتر هنرمندی را می توان یافت که دارای چنین خصیصه ای نباشد و اگر تکامل و تعالی جزو ویژگی های یک هنرمند نباشد، شاهد پیشرفت نیز نخواهیم بود.
فلاسفه و هنرمندان برجسته هر کدام تعریفی از هنر داشته اند، افلاطون هنر را نوعی تقلید می داند، از دیدگاه ارسطو هنر، آفرینش خردمندانه است و تولستوی نیز هنر را مترادف بیان احساسات می داند اما در فرهنگ ایرانی هنر تعاریف بسیاری همچون علم، معرفت، دانش، فضل، فضیلت و کمال را دارد.
یکی از هنرهایی که از ابتدا با بشر همراه بوده است و پژوهشگران آن را نخستین هنر بشر می دانند و انسان های اولیه نیز از این هنر برای بیان احساسات و بیان کردن اتفاقات و ذهنیات شان در آن دوران و مسائل مختلف از آن استفاده می کردند، هنر نقاشی است.
در غارهای آلتامیرا و لاسکو در عهد پارینه سنگی جدید نقاشی هایی به جا مانده است که برخی از پژوهشگران معتقدند که آن نقاشی ها، اولین هنر ایجاد شده توسط انسان هاست و موضوع اغلب آن آثار تصاویر حیوانات وحشی نظیر گوزن و گاو و بازتاب کننده و منعکس کننده ذهنیات انسان های همان عهد است و اغلب این نقاشی ها در فضای داخلی و اعماق غارها و بوسیله ی ابزار ابتدایی نظیر سنگ چخماق ، سنگ آهن، گل اخرا، دوده و پیه حیوانات رسم شده است، همچنین این نقاشی ها به سبک اصول ناتورالیسم (طبیعت گرایی) است. ویژگی های این نقاشی ها نیز خطوط کناره نمای، سایه اندازی ماهرانه، استفاده از برجستگی های سنگ برای حجم پردازی و ایجاد تصاویر به صورت نیم رخ است. برخی از پژوهشگران معتقدند کاربرد این نقاشی ها احاطه و تسلط بر طبیعت است و انسان های اولیه از این جهت این چنین نقاشی هایی کشیده اند.
بر این اساس می توان گفت که بشر از ابتدا تا کنون با هنر نقاشی در ارتباط بوده است و این هنر بخشی از زندگی هنری انسان ها شده است. این هنر که از ابتدا تا کنون با بشر همراه بوده، شاهد تحولات و تغییرات بسیاری بوده است و هنرمندان بسیاری به خلق آثار نقاشی پرداخته اند که برخی از این آثار پس از چندین سده به یادگار مانده است. اما باید گفت که پس از مطرح شدن سبک یا دوره هنری توسط یوهان وینکلمان و آغاز زیبایی شناختی آثار هنری (اصول استاتیک) از قرن ۱۹ میلادی، تمام آثار هنری، نه فقط نقاشی با تغییرات چشمگیری همراه بوده است و هنر جامعه امروز ملهم از ابداع، نوآوری، احساس و الهام است و هنرمندان پس از مطرح شدن سبک، شاهد هنرمندانی بودیم که در سبک های مختلف آثار منحصر به فردی ایجاد نموده اند.
قبل از معرفی برخی از سبک ها، دوره ها و هنرمندان مشهور نقاشی در ادوار مختلف به تعریف دو سبک که از قدیم تا کنون با بشر همراه بوده است می پردازیم :
بازنمایی جهان عینی بدون احساس و خوشایندگری .
بازنمایی جهان عینی با احساس و خوشایندگری در محوریت طبیعت .
هنرمندان : جیوتو (پدر تصویر غرب ) – آثار : مرگ سن فرانسیس و زاری بر جسد مسیح
هنرمندان : مازاتچو – ویژگی خاص این هنرمند : برای نخستین بار نورپردازی از جهت خاص و تاکید بر منبع نور .
اثر معروف : نقدینه خراج (باج) –
جورجیو واساری در توصیف آثار مازاتچو می گوید :
هر چه قبل از مازاتچو به تصویر در آمده چون نقشی به نظر می آید و هر چه به دست او اجرا شده است، جانداری حقیقی و طبیعی ست.
هنرمندان دیگر این سبک : دلا فرانچسکا، اوچلو، ساندرو بوتچیلی که لقب این نقاش، شاعرترین نقاش است.
این دوره دوران اوج آرمان های رنسانس و تکامل تکنیکی هنرمندان رنسانس است.
اساتید : رافائل سانتسیو ( جوانترین استاد اوج رنسانس و تاثیر بر هنرمندانی چون : کورجو، کاراواجو، روبنس و پوسن ) – آثار : مدرسه ی آتن و پایین آوردن جسد مسیح
لئوناردو داوینچی : ویژگی این نقاش برجسته طرد سنت های کهن نقاشی و تاکید بر عنصر انسانی تصاویر است. موفق ترین اثر داوینچی از حیث بیان حالات درونی و عاطفی لحظه ی جاودانه ی داستان مسیح، تابلو با شکوه ((شام آخر)) می باشد. ویژگی این نقاشی زیبا، این است که این نقاشی نخستین ترکیب بندی بزرگ پیکره ای است.
آثار این هنرمند : شام آخر – مونالیزا (لبخند ژکوند)
بزرگترین نقاش این سبک، ال گرکو است و اثر این هنرمند ربایش زنان سابین است .
مهم ترین دستاورد این سبک، ایجاد آثار بر قاب های تزئینی با تکنیک رنگ روغن و رواج تکنیک های چاپی است.
اساتید :
فلمال (روبر کامپن) : ابداع تکنیک رنگ و روغن .
پیتر بروگل مهتر : اثر معروف : پرده ی شکارچیان در برف : این اثر را عالی ترین دورنما در تاریخ نقاشی غرب می دانند.
مهمترین ویژگی و دستاورد این سبک غلو در بیان است.
پل روبنس : ویژگی این نقاش تقدم تفکر نور و رنگ بر طرح است. آثار : نبرد آمازون ها و شکار شیر.
ون دایک : شهرت این نقاش در چهره نگاری فردی است. اثر : عید گلریزان.
یکی از نقاشان مطرح و برجسته این سبک رامبراند (بزرگترین نابغه ی هنر هلند) است که بی شک یکی از بهترین نقاشان تمام ادوار تاریخ نقاشی است. از ویژگی های این نقاش به استفاده از طراحی به عنوان یک وسیله بیانی مستقل و همچنین کنکاش درون نگری شخصیتی انسان، می توان اشاره کرد.
هنرمندان :
نیکلا پوسن : از ویژگی های مهم این نقاش اعتقاد به تقدم طرح بر نور و رنگ است.
در این دوره ما شاهد تقابل پوسن گرایان (طرفداران تقدم طرح بر نور و رنگ) و روبنس گرایان (تقدم نور و رنگ بر طرح) را شاهد بودیم. در برخورد این دو گروه در نهایت شاهد پیروزی روبنس گرایان بودیم و این پیروزی زمینه را برای ظهور سبک ((روکوکو در فرانسه)) مهیا نمود.
معنای لغوی روکوکو، سنگ ریزه یا از مدافتاده است. با توجه به تحولات سیاسی، اجتماعی ایجاد شده در آن دوران، شاهد این سبک هنری به مرکزیت فرانسه (پاریس) در قرن ۱۸ میلادی بودیم. سبک روکوکو هنری باشکوه تزئینی وافر، درخشندگی مسحور کننده که در خدمت امیال و نفسانیات اشرافیت بود. ویژگی مهم این سبک آزادی در بیان (بی قیدی) است.
نخستین نماینده رسمی در عرصه ی هنر نقاشی در این سبک، آنتوان واتو است.
هنرمندان : تئودور روسو و کامیل کورو
هنرمندان انگلستان : جان کانستابل – ویلیام ترنر .
هنرمندان فرانسه : اوژن دلاکروا – کامیل کورو (پدر منظره سازی مدرن) .
هنرمندان آلمان : داوید فریدریش .
هنرمندان اسپانیا : فرانسیسکو گویا .
این سبک در تقابل با نئوکلاسیک و احساس گرایی رمانتیک ها به مرکزیت فرانسه بوجود آمد. مضامین و موضوعات این سبک باید الزاما قابل لمس و مادی باشند. سردمدار این سبک گوستاو کوربه است و از هنرمندان دیگر مطرح این سبک می توان به ادوارد مانه و فرانسیسکو گویا اشاره کرد.
– سبک ناتورالیسم : بازنمایی جهان عینی و مادی با احساس گری، خوشایندگری و تعابیر شخصی ست.
هنرمند مطرح این سبک : ایوان شیشکین
اصل مهم در این سبک، برداشت لحظه ای یا درک اولیه است.
این سبک را مهمترین سبک هنری سده ۱۹ نام می برند و نخستین سبک هنر مدرن است. نام این جنبش بر گرفته از تابلوی امپرسیون طلوع آفتاب اثر کلود مونه است .
هنرمندان : ادوارد مانه – کلود مونه- ادگار دگا (دارای تحصیلات آکادمیک ، ویژگی مهم آثارش : بیان آثارش به شیواترین وجه آرمان های امپرسیونیسم و تحت تاثیر هیروشیج ) .
منشعب از امپرسیونیسم
هنرمندان : ژرژ سورا و پل سینیاک .
منشعب از امپرسیونیسم
هنرمندان : پل سزان (پدر هنر مدرن و پایه ریز سبک کوبیسم) – ونگوک
: این هنر در فرانسه (پاریس) و توسط گوگن و ونگوک ایجاد شد. یکی از ویژگی های جالب این سبک تحت تاثیر بودن از نمادگرایی مشرق و نگاره های ایرانی است.
هنرمندان : ونگوک – گوگن
این جنبش نیز منشعب از سمبولیسم و به مرکزیت انگلستان است و واکنشی علیه موج فراگیر صنعتی شدن جوامع است.
هنرمندان : موریس – کلیمت
آرت نوو در اوایل قرن ۲۰ به آرت دکو بدل گردید .
متاثر از هنر و اصول زیباشناختی گوگن .
هنرمندان : موریس دنی – پل رانسون .
منشعب شده از سمبولیسم
هنرمندان : هانری روسو
الف) آینه تمام نمای همه ی نوآوری ها و قالب شکنی های بشر این زمانه .
ب) هنر مدرن واکنش معنوی هنرمندان پیشتاز جامعه ی غربی در برابر تحولات ناشی از انقلاب صنعتی بوده است.
این جنبش توسط ماتیس، هنری مانگن، آلبر مارکه در فرانسه ایجاد شد و نخستین جنبش هنری قرن بیستم است.
فوویسم را می توان تلفیقی از اصول امپرسیونیسم، سمبولیسم و طراحی دقیق و منطقی نامید.
هنرمندان : هنری ماتیس (نخستین نقاش) – آندره دورن
: توسط پابلو پیکاسو و ژرژ براک ایجاد شد. کوبیسم را مهمترین جنبش هنری سده ی بیستم می دانند. این هنر درصدد بیان کلیت مضامین (رئالیسم مفهومی) و شکستن ساختار واقعی شکل و فرم (رد پرسپکتیو) است.
کوبیسم نخستین سبک هنری است که عدم وفاداری به شکل و فرم را در تاریخ هنر مرسوم نمود و اقسام مختلفی دارد.
الف) کوبیسم سزانی
ب) کوبیسم تحلیلی (تجزیه ای) : توسط براک و پیکاسو و با نخستین پرده ی پیکاسو موسوم به ((دوشیزگان آوینیون)) ایجاد شد.
ج) کوبیسم ترکیبی : در این سبک برای نخستین بار استفاده از بافت (تکسچر) به عنوان یک عنصر بیانی مستقل را شاهد بودیم.
هنرمدان این سبک : پیکاسو و خوان گری
این جنبش منشعب از کوبیسم و توسط آمادئو اوزنفان و لوکوربوزیه ایجاد شد.
منشعب از کوبیسم و توسط روبرت دلونه ایجاد شد.
هنرمندان : دلونو – پیکابیا
شکل گیری در تقابل رکود هنری جنگ جهانی اول در میلان ایتالیا ، در سال ۱۹۰۸ میلادی و توسط فیلیپو تمازو مارینتی ایجاد شد. شعار این سبک مرگ هنر گذشته و تولد هنر آینده است. ویژگی مهم این سبک تایید و ستایش تکنولوژی و ماشینیسم و عدم استحکام در ساختار ترکیب است.
هنرمندان : دوشان – روسولو
این سبک را می توان حاصل فشارها و تکان های ناشی از جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۶، توسط هنرمندان مهاجری چون تریستیان تزارا، هوگو بال، هانس آرپ در زوریخ بوجود آمد. ویژگی این سبک دیدگاهی پوچ گرا (نیهلیسم) و گرایشی ضد هنری و اعتراضی، تاکید بر عنصر تصادف و حادثه در جریان خلق اثر است.
هنرمندان : ماکس ارنست، رائول هوسمن، من ری .
آبستره را نوعی ساختار شکنی و آغاز استقلال هنر نقاشی و پیکر تراشی از یوغ تقلید گرایی و همچنین تاکید بر دو عنصر تجسمی شکل و رنگ می دانند.
هنرمندان : واسیلی کاندینسکی – پیت موندریان
تحت تاثیر تفکر و اصول هنری ونگوک و در آلمان در سال ۱۹۱۱ ایجاد شد.
نخستین گرایشات اکسپرسیونیست در آثار هنرمندان جوان شهر درسدن آلمان با نام مکتب ((پل)) مطرح شد.
ویژگی این سبک الهام از شور قلم ونگوک، صراحت خط، تحریف، کژنمایی و اغراق آمیز نمودن مضامین است. اغراق در طرح و رنگ ویژگی مشترک آثار این سبک است. پس از گسترش این سبک هنرمندانی چون پل کله و آگوست ماک نیز به آن پیوستند و با همراهی آن ها
(( مکتب سوار آبی )) را پایه ریزی نمودند.
از هنرمندان این سبک امیل نولده و ادوراد مونش است.
توسط مالویچ در سال ۱۹۱۵ م در روسیه و بر اساس اصول کوبیسم بوجود آمد و ویژگی این سبک کنکاش برای رسیدن به ناب ترین ساختار انتزاع است.
مالویچ نخستین نقاشی ست که انتزاع گرایی را به نهایت ساده سازی هندسی رسانده است.
توسط پیت موندیان و ون دویسبورگ در ۱۹۱۷ م ایجاد شد.
منشعبی از انتزاعی و توسط موندریان ایجاد شده است. هنرمندان این سبک موندریان و دوتلو است. رسیدن به ناب ترین ساختار انتزاع در هنر نقاشی از ویژگی های مهم این سبک است.
این سبک مهمترین جنبش ادبی و فلسفی قرن بیستم است. با اجتماع هنرمندان سرخورده ی سه جنبش فوتوریسم، کوبیسم و دادائیسم در کافه ی ولتر زوریخ سوئیس به سال ۱۹۲۴ م با کوشش ((آندره برتون)) بیانیه آن تکوین و صادر شد. ویژگی مهم این سبک بیان ناامیدی های انسان غربی در بحران اجتماعی و حل تناقض رویا و واقعیت است .
هنرمندان این سبک : دالی – خوان میرو
متاثر از کوبیسم، توسط لارینوف در سال ۱۹۱۲ در روسیه با هدف بیان و توصیف بصری مفاهیم مکان و زمان (بعد چهارم) ایجاد شد.
هنرمندان این سبک : لارینوف – گونچارووا .
جنبش هنر یغیرفیگوراتیو یا ایجاد نقاشی های بی شکل است.
هنرمندان : سم فرانسیس – هارتونگ .
اصطلاح در توصیف نقاشی های غیرفیگوراتیو در سال ۱۹۵۰ م در نیویورک آمریکا و متاثر از هنر انتزاع و تاشیسم است.
هنرمندان : آشیل گورکی – جکسن پالاک
این جنبش که انشعابی از انتزاع است، توسط ویکتور وازارلی در سال ۱۹۶۰ م در امریکا ایجاد شد. در این سبک بر عناصری چون نقطه و خط تاکید شد. از ویژگی های جالب این سبک از میان برداشتن مرز میان نقاشی و پیکر تراشی است.
هنرمندان : ویکتور وازارلی – بریژیت رایلی
: این جنبش که معروف به رئالیسم اغراق آمیز و در رقابت با هنر عکاسی ست، توسط آلفرد لزلی در سال ۱۹۶۵ م در آمریکا پایه ریزی شد.
این سبک در تقابل با اکسپرسیونیسم انتزاعی است.
هنرمندان : فرناند لژه – ژرژ گروس
نخستین مرکز این جنبش در انگلستان و سپس آمریکا است و توسط اندی وارهول و لیشتن اشتاین در اواخر سال ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی بنا نهاده شد. بیلبوردها و تبلیغات شهری در قالب این جنبش دسته بندی می شوند.
متاثر از اصول کنستراکتیویسم و در آمریکا پایه ریزی شد.
هنرمندان : دیوید اسمیت – دونالد جاد
: به گرایشات دهه ی ۱۹۷۰ م در عرصه ی هنر و ادبیات در آمریکا و اروپا با رویکردی ضدنوگرایی که با رد ایدئولوژی هنر مدرن همراه است.
در اواخر ۱۹۶۰ م، متاثر از هنر و توسط مارسل دوشان ایجاد شد. این جنبش سرآغاز هنر پست مدرن و متاثر از فوتوریسم و دادائیسم است. در این هنر فکر یا مفهوم مهمترین جنبه ی کار هنری است و زنده ترین شکل بیان هنری قلمداد می شود.
هنرمندان : ایو کلاین – سول لویت
متاثر از فوتوریسم و دادائیسم و تنوع در این هنر حرف اول را می زند.
هنرمندان : جوزف کورنر – جوزف بریژو
: آغاز در اواخر ۱۹۶۰ م در آمریکا و این جنبش را میتوان ارتباط دوباره بشر با محیط دانست.
هنرمندان : رابرت اسمیتسون – ژان کلود