همدلی و رفاقت دلیل اصلی موفقیت هنرمندان : هرگاه سراغ فرهنگ و هنر شهرستان نجف آباد را میگیری و به سراغ تاریخچه و افرا د تاثیرگذار آن میروی. بلامنازع نام مهدی عبداللهی در خاطرات هنرمندان عرصهء تئاتر و سینما شهرستان نجف آباد بر زبانها جاری میشود. از او خواستیم تا برگی از دفتر خاطرات سپری […]
همدلی و رفاقت دلیل اصلی موفقیت هنرمندان : هرگاه سراغ فرهنگ و هنر شهرستان نجف آباد را میگیری و به سراغ تاریخچه و افرا د تاثیرگذار آن میروی. بلامنازع نام مهدی عبداللهی در خاطرات هنرمندان عرصهء تئاتر و سینما شهرستان نجف آباد بر زبانها جاری میشود. از او خواستیم تا برگی از دفتر خاطرات سپری شده را مرور کنیم. و ایشان مثل همیشه آرام و متواضعانه پاسخگوی سوالات ما بود.
با وجود مشغله کاری فروان درخواست مصاحبه را قبول کرد. و در یک روز تابستانی به دفتر هفتهنامه آمد. تا تا دقایقی در باب انجمن، هنرجوها و مشکلات این روزهای انجمن سینمای جوان به گفتگو بنشینیم.
مهدی عبداللهی مرد آرام و صبور انجمن سینمای جوان نجف آباد، سهم بسیاری در زمینه سازی بستر مناسب در انجمن آن روزها و همچنین پرورش فیلمسازان مجرب و مدیران لایق دارد. سعی شد در این گفتگو سعی شد بیشتر حول انجمن نجف آباد و فرهنگ و هنر این روزهای نجف آباد بپردازیم.
این مصاحبه صرفا اندکی از فعالیتهای ایشان و تاثیر وی در فرهنگ و هنر شهرستان است. و بهانهای است. که یادمان نرود در گوشه و کنار این شهر هنوز گنجینههای گرانبهایی داریم. که رجوع و استفاده از تجربیات و نظراتشان میتوان راهنمایی خوبی برای پیشبرد و پیشرفت هنر شهرمان باشد.
در ابتدا لازم میدانم درگذشت نابههنگام مرتضی نیکپایان از مدیران سینمای جوان در اصفهان را تسلیت عرض کنم و برای خانوادهء این هنرمند صبور و محجوب از درگاه باریتعالی شایستهء صبر مسالت دارم. قبل از شکل گیری سینمای جوان این نکته را باید بگویم که دوستان فعال و پایهگذار سینمای جوان، پیشزمینهء تئاتر داشتند، خود من نیز در سال ۶۲ کارشناس تئاتر در نجف آباد بودم و در گروه تئاتری که در سالن شریعتی تشکیل داده بودیم، فعالیتها و تئاترهای بسیاری در هر سال اجرا میکردیم و در جشنوارهها نیز جوایزی کسب کرده بودیم.
اما نحوه شکل گیری سینمای جوان نجف آباد به این شکل صورت بود که، وقتی خبر تاسیس انجمن در شهرستانها به گوشم رسید. سراغ مدیر کل سینمای جوان رفتم و درخواست تاسیس سینمای جوان در نجف آباد را با ایشان مطرح کردم، وی موافقت را منوط به رضایت مسئولان انجمن دانست. در پی دیدارم با مسئولان انجمن در جلسات متعدد مقرر شد که سینمای جوان علاوه بر اصفهان در نجف آباد و کاشان نیز دایر شود. سپس سینمای جوان تهران کمی ابزار فیلمسازی در اختیار انجمن قرار داد.
که میتوان گفت بصورت نهضتی بود و بدون وابستگی به هیچ ارگان و نهادی اداره می شد. البته اکثر انجمنها در شهرستانهای دیگر توسط اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آن منطقه حمایت میشد ولی نجف آباد بدین صورت نبود و ما با کمبود امکانات درگیر بودیم و دارایی انجمن، دوربین ساده، تعداد محدودی کتاب و فیلم بود. البته در دوران مدیریت من، میز ریاست معنا نداشت و انجمن بر پایهء همدلی و رفاقت استوار بود و همین شاید یکی از دلایل مهم موفقیت انجمن در آن دوران بود.
بنظر من انجمن سینمای جوان باید حول هنرجو و جشنواره پایدار باشد. عدم برنامه ریزی صحیح در این دو مورد از عوامل مهم مهمترین کمبود و نقصان انجمن می باشد. شیوه آموزش در انجمن نجف آباد در دوران مدیریتم بر پایه آموزش و هنرجو محور بود. و سعی بر این بود که از هم یکدیگردیگر یاد بگیریم. و تجربیاتمان را در اختیار هم قرار دهیم. این روزها متاسفانه جشنواره ها هدف ندارند. و بیشتر شبیه یک دورهمی دوستانه می باشد است. ولی اگر برنامهریزی انجمن در برحول جشنواره، هنرجو و بودجه پایه ریزی شود مطمئنا نتایج بهتری در پی خواهد داشت.
به شخصه از دوره دوم مدیریتم در انجمن نجف آباد راضی نیستم. در آن دوره، با توجه به شناختی که از وضعیت کل سینمای جوان داشتم. دیگر تمایلی به کار و فعالیتهای اضافی نداشتم. و ناامید بودم. در آن زمان با توجه به وضعیت آن روزهای انجمن دو نامه به آقای آفریده نوشتم. و شدیدا وضعیت انجمن را نقد کردم. شاید یکی از دلایل بایکوت شدنم هم، همین نامهها بود.
به روتین رسیدن. عدم اعتماد به شهرستانها دلیل عمده رکود این روزهای سینمای جوان است. بارها به مسئولان انجمن سینمای جوان گفتهام . که سرمایه مثلا پنج فیلم را در اختیار انجمنها قرار دهید. و بعد از یک سال، فیلمهای ساخته شده و پذیرفته شده. در جشنواره، بیلان و کارنامه آن انجمن در آن سال خواهد بود. و در صورت عدم رضایت از آن فیلمها، بودجهء آن انجمن را کاهش و در صورت رضایت مورد تشویق قرار گیرد.
در وهلهء نخست باید این طرح به طور کامل موشکافی شود تا محاسن و معایب این طرح برای اهالی سینما بیشتر مشخص شود تا بهتر بتوانیم در مورد باره این طرح نظر دهیم و تا اگر طرح خوبی باشد بتوانیم با کمی اصلاحات آن را اجرا کرد .کنیم. ولی بنظرم و با توجه به شنیدههای دوستان مخالف این طرح می باشم و احتمال میدهم بخاطر عدم برنامه ریزی مناسب، این طرح موفق نمیشود. در کل انجمن نیاز به یک برنامه ریزی صحیح و مدون دارد که بر اساس آن برنامه حرکت کند تا نتایج ثمربخش آن را در سالهای بعد، موجب شکوفایی و رونق دوباره انجمن شود.
نجف آباد زیرساختها و پتانسیل لازم برای برگزاری جشنواره دارد و حتی می توانیم. از اصفهان نیز در برخی بعضی مواردموضوعات کمک بگیریم. ولی دلیل و مقصر اصلی در برگزار نشدن جشنواره در نجف آباد، خود شهرستان می باشد است. زیرا در زمینههای تولید فیلم، برگزاری اکرانها و نمایش فیلمها بسیار ضعیف بوده است. از طرفی برخی از دوستان سیاسی نظیر نماینده مجلس و فرمادار نیز می توانند در این امر کمک کنند و با صحبت با مسئولین و مدیران مربوطه زمینهی برگزاری جشنواره فیلم کوتاه را مهیا نمایند
مطمئنا جشنوارهها میتوانند در پیشرفت و پیشبرد اهداف سینمای جوان مهم باشند. ولی در صورتیکه این جشنوارهها دولتی نباشند. و فیلمسازان، خود داور را انتخاب نمایند و فرهنگسازی لازم برای عدالت در داوریها انجام شود. البته همانطور که در قبل پیشتر گفتم جشنواره ه بیشتر شبیه یک دورهمی و محفل دوستانه می باشد است. و اگر به جشنوارهها اهمیت و اعتبار لازم داده شود و بودجه انجمنها براساس فیلمهای پذیرفته شده و جوایز کسب کرده داده شود.
مطمئنا موجب اعتبار و رونق دوبارهء جشنوارهها میشود و صددرصد به رونق دوبارهء انجمنها تاثیر گذار خواهد بودگذاشت ولی تا زمانی که جشنوارهها به شکل روتین باشد. و بازدهی آموزشی کمی داشته باشد. جشنوارهها هیچ تاثیری بر فیلم کوتاه نخواهند داشت .
بنظرم کسانی که در انجمن جوان نجف آباد رشد کردند و موفق بودندشدند. محصول بستری بودند که من نیز در آن دخیل بودم. از بین افرادی که در این بستر رشد کردند و موفقیتهایی کسب کرده و باعث افتخار انجمن نجف آباد هستند، میتوان از اسماعیل شفیعی (مدیر دانشکده سینما تئاتر تهران)، سعید پوراسماعیلی( رئیس هیئت مدیره انجمن فیلم کوتاه تهران )، مهدی جعفری، مسعود امینی تیرانی و حتی مهرداد اسکویی که در دوران سربازیاش به انجمن سینمای جوان نجف آباد پیوست و ایشان اولین هنرجویی بود که بخاطر دریافت جایزهاش به خارج کشور سفرکرد.
بنظر من هر هنرجو و علاقمند به فیلمسازی باید دو خصوصیت مهم داشته باشد تا موفق شود. اولین خصوصیت، اول، جسارت در طرح، ایده و بیان است و دومین توصیه ، گسترش خلاقیت خویش است و هنرجو باید خلاقیتش را بالفعل کند. در کنار این توصیهها شخص باید در اول ابتدا تکلیفش را با خود مشخص کرده و از این شاخه به آن شاخه نپرد و هدفمند کار کند. در کنار این توصیهها میتوان به مطالعهء دقیق و منظم همراه با دیدن فیلمهای مهم و خوب تاریخ سینما اشاره کرد که میتوانند در یادگیری زبان سینما مهم باشند.
تا زمانی که بسترهای لازم مثل فروش، نمایش و مطرح شدن فیلمساز در فیلم کوتاه نباشد، جذابیت سینمای بلند موجب میشود هنرمندان شهرستانی مهاجرت کنند پس میتوان گفت عدم جذابیت فیلم کوتاه عامل مهمی ست که هنرمند ناگزیر مجبور به مهاجرت میشود. البته این کوچ اجباری است و هنرمند احساس میکند ماندنش درجا زدن است ولی در دلش آن حس تعلق خاطر نسبت به آن شهر و انجمن را دارد است. پیشنهاد من برای عدم مهاجرت، مستقل شدن فیلم کوتاه است و باید ارگانها، نهادها و همچنین تلویزیون بسیج شوند که این اتفاق بیفتد و فیلم کوتاه رونق و اعتبار دوبارهء خود را پیدا کند تا جذابیت لازم را برای فیلمسازان داشته باشد .
این اتفاق خوبیست که فیلمهای کوتاه فیلمسازان جوانمان اکران میشود و موجب در آمدزایی برای فیلمساز میشود. نکته دیگر مثبت مثبت دیگر این طرح تداومش آن است که در این چند وقت ادامه داشته است و فکر میکنم گروه هنر و تجربه با آقای صانعی مقدم موفقتر از قبل خواهد بود و اثرات خوبی بر فیلم کوتاه خواهند داشت.
مهمترین کسی که میتواند این کار را انجام دهد، مربی است. شیوهء کار نیز بدین شکل باید باشد که مربی باید کاشف و عاقل باشد و هنرجویان را به سمتی هدایت کند تا هنرجویان علاقمند به این موضوع شوند و در کنار مربی، مدیر انجمن نیز میتواند در هدایت و پرورش خلاقیت هنرجو موثر باشد.
به احتمال زیاد در صورت ساخت مستند و فیلمهای کوتاهی با چنین موضاعاتی حمایتهایی را نیز در پی خواهد داشت. در دوران مدیریتم من در انجمن، طرحی در زمینه شناخت صنایع دستی شهرستان داشتیم. و حتی شهرداری نیز حاضر به کمک شده بود. ولی متاسفانه آن طرح به نتیجه نرسید. در کنار این عواملی که گفته شد. جشنوارههای استانی و منطقه ای و همچنین پاتوقهای فیلم کوتاه هم میتوانند. در گسترش فیلمهای محلی و بومی تاثیر گذار باشند.
بنده قصدم همیشه خدمت به هنرجویان و انجمن بوده و هست و تمام سعی و تلاشم را انجام می دهم که انجمن هر روز موفقتر از روز قبلش باشد و این را بارها ثابت کرده ام، چه در آن زمان که منزل من محل نگهداری وسایل انجمن بود و چه حالا که هنوز این حمایت هنرجو، کمک به فیلمساز و اعتلای شان، هنر و جایگاه فیلمساز در من هست و بارها برای رفاه و آسایش هنرمندان تلاشهای بسیاری انجام داده ام. از افتخارات بنده در سینمای جوان، علاوه بر دخیل بودن در پرورش فیلمسازان موفق، بیمه هنرمندان، مستقل بودن مسئولی انجمنها و سازماندهی کردن انجمن در تهران را می توان نام برد.
در اول ابتدا باید بگویم من از خانهء هنرمندان نجف آباد استعفا دادهام ولی نمیدانم. چطور هنوز عضو هیئت امنا آنجا هستم. و خودم نیز تعجب میکنم. هدف بنده از تاسیس خانه هنرمندان به این صورت بود. که آنجا بصورت تشکیلاتی باشد. که جایگاه و شان هنرمند را بالا ببرد. و همچنین صنف خانه هنرمندان را همه مسئولین بعنوان صنف فرهنگی بشناسند. و اصلا جا پای انجمن سینمای جوان نبود. و فعالیتهایش با آن متفاوت بود. اما متاسفانه به علت ضعف و مشکلاتی در اساسنامه، که بنظرم اساسنامه نیازی به بومی سازی داشت. اکثر به مشکل و شکست بر میخوردیم.
هدف دیگر خانه هنرمندان شناسایی، معرفی و شناساندن هنرمندان گمنام شهر بود. و دورهای که همه ادعای هنرمندی میکنند. خانه هنرمندان میتوانستند. در این امر کمکهای خوبی بکند. بنده نیز با وجود این وقتی که دیدم نمیتوانم. کمکی بکنم و مفید واقع شوم. همانطور که گفتم تصمیم به استعفا گرفتم .
در هفته نامه دیباگران شماره بیست و چهارم مصاحبه ایی با مهدی عبدالهی یکی از پایه گذاران سینما و تئاتر نجف آباد با عنوان همدلی و رفاقت دلیل اصلی موفقیت هنرمندان به چاپ رسیده است.