داستان همیشه جزئی از زندگی همه ی ما بوده است. وقتی در یک جمع دوستانه، یا در اتوبوس، مترو، یا حتی در بین خانواده خود هستید حتما هستند کسانی که داستانی برای تعریف کردن داشته باشند و شما نیز پس از شنیدن آن داستان یا خوشحال شده ای و یا غمگین و در برخی اوقات […]
داستان همیشه جزئی از زندگی همه ی ما بوده است. وقتی در یک جمع دوستانه، یا در اتوبوس، مترو، یا حتی در بین خانواده خود هستید حتما هستند کسانی که داستانی برای تعریف کردن داشته باشند و شما نیز پس از شنیدن آن داستان یا خوشحال شده ای و یا غمگین و در برخی اوقات نیز نسبت به آن داستان بی تفاوت بوده ای. می توان گفت که داستانی که بتواند خواننده و شنونده را مشتاق شنیدن ادامه داستان کند، همراه با تعلیق و کشش باشد و مخاطب پس از آن داستان احساس رضایت داشته باشد، از ویژگی های یک داستان خوب است.
یک داستان خوب و جهانشمول، داستانی است که بتواند حداکثر کسانی که آن را مطالعه می کنند و می خوانند، تحت تاثیر قرار دهد و فقط منحصر به یک منطقه یا جغرافیای خاصی نباشد. شاید باورش کمی برایتان مشکل باشد و پیش خود فکر کنید که آیا چنین داستانی وجود دارد، ولی اگر شما آثار نویسندگان بزرگ دنیا چون تولستوی، همینگوی، دوما، شکسپیر، کامو، مارکز، کوئیلیو و دیگر نویسندگان بزرگ دنیا را مطالعه کنید متوجه می شوید که می شود داستانی نوشت که اغلب کسانی که آن را می خوانند از آن رضایت داشته باشند و به دوستانشان نیز خواندن آن کتاب را پیشنهاد می دهند. داستان با فیلمنامه و نمایشنامه تفاوت هایی دارد. در نمایشنامه بیشتر متکی به دیالوگ هستیم و بیننده فضای کار، منطقه جغرافیایی و بازیگران را میبیند و نیاز به توصیف مواردی از این قبیل نیست، در فیلمنامه نیز زبان تصویری از اهمیت بیشتری برخوردار است ولی در داستان نویسنده باید فضای مورد نظر را برای خوانندگانش ترسیم کند تا خوانندگان راحت تر با فضا، شخصیت ها و جغرافیای داستان رابطه برقرار کند.
باید این نکته را نیز ذکر کرد که عناصر داستان نویسی در تمام موارد یکسان است و شامل موضوع، درون مایه (تم)، زمینه، طرح (پیرنگ)، تضاد، کشمکش، تعلیق، شخصیت، زاویه دید و … است .
برای درک بهتر داستان در ابتدا به معرفی انواع و اقسام آن می پردازیم :
رمان (ناول) – داستان بلند – داستان نیمه بلند – داستان کوتاه (نوول) – داستانک (داستان کوتاه کوتاه)
رمان : از سلسله حوادث بزرگ و کوچک، شخصیت های بسیار، چندین ماجرا و خرده پیرنگ موازی که پیش می رود، تشکیل شده است. رمان که به داستان بلند گفته می شود معمولا بیشتر از ۴۰۰ صفحه و گاه به چندین جلد نیز می رسد.
داستان بلند : وجه تمایز چندانی رمان و داستان بلند ندارند و شاید بتوان گفت تمایز اصلی این دو، در پیچیدگی بیشتر رمان نسبت به داستان بلند است. البته برخی از پژوهشگران و محققان ادبیات، این دو را یکی می دانند. البته می توان گفت که داستان بلند ویژگی های رمان و داستان کوتاه را با هم دارد. از تفاوت داستان بلند و کوتاه در تعداد شخصیت ها ، پرورش شخصیت و گسترش معناست.
داستان نیمه بلند : معمولا بیشتر از ۵۰ صفحه است و مابین داستان کوتاه و بلند است.
داستان کوتاه : امروزه با توجه به حجم گرفتاری انسان ها و مشغله ی کاری افراد در عصر حاضر، داستان کوتاه نسبت به دیگر اقسام داستان با استقبال بیشتری مواجه شده است. از نوول یا داستان کوتاه نمی شود تعریف کامل و جامعی داشت ولی از تفاوت های داستان کوتاه با رمان، داستان بلند و نیمه بلند، حجم کوتاه داستان کوتاه است. ایجاز در داستان کوتاه نقش مهمی دارد و داستان کوتاه بیشتر برشی از زندگی یا به بیان حادثه ای خاص مربوط می شود و شخصیت ها نیز در داستان کوتاه محدودتر و پیچیدگی و ابهامات آن کم تر است. عناصر داستان کوتاه نیز تفاوتی با دیگر اقسام ندارد. همینگوی، چخوف، گی دوموپاسان و … از نویسندگان برتر در زمینه داستان کوتاه هستند.
داستانک : که به آن داستان کوتاه کوتاه یا مینی مال نیز می گویند، کم حجم ترین نسبت به بقیه است و در برخی از داستانک ها تعداد کلمات کمتر از ۱۰۰ کلمه می باشد.
نویسنده پس از پیدا کردن طرح اولیه یا ایده، شروع به نوشتن خط طرح اصلی داستان می کند که شامل مشخص شدن شروع، پایان داستان، شخصیت اصلی داستان و حادثه ی اصلی است. برای نگارش نیز پس از مشخص شدن زاویه ی دید یا راوی داستان، نوبت تعیین توالی، ماجراها، قصه ها و اتفاقات داستان است.
از مراحل مهم داستان نویسی و عوامل موفقیت یک داستان، بازنویسی است. بازنویسی در داستان اهمیت بسیاری دارد و داستان را به نوعی حرص، و زواید و حواشی داستان را حذف می کند. نویسنده باید در بازنویسی کاملا بی رحم باشد و بخش هایی از داستان را که کاربرد ندارند، به راحتی حذف کنند تا بر کیفیت و اعتبار داستان افزوده شود. برخی مواقع مدت زمان بازنویسی از مدت زمان نوشتن طولانی تر است و یک بازنویسی خوب می تواند در کیفیت شما اثر بگذارد.
یکی از مواردی که هر داستان باید داشته باشد، کشمکش، تعلیق و کشش است و نویسنده باید در داستانش این عناصر ضروری را قرار دهد. یک داستان خطی و بدون کشمکش و تعلیق مخاطب را به وجد نمی آورد. در داستان می توانیم از استعاره، ایهام، تشبیه، کنایه و باقی آرایه های ادبی استفاده کنیم و استفاده به موقع از این آرایه های ادبی بر زیبایی داستان می افزاید.
نویسنده باید قبل از نوشتن در مورد موضوع و طرح مورد نظر، از آن موضوع و ایده شناخت کافی داشته باشد. برخی از نویسندگان معتقدند که چیزی را بنویسید که درباره اش می دانید و شناخت کافی دارید و این کار نوشتن را راحت تر می کند. اما اگر موضوع داستان برای نویسنده ناشناخته باشد نویسنده لازم است که در مورد آن موضوع شروع به تحقیق کند. نویسنده می تواند برای تحقیق و شناخت بیشتر از کتاب، فضای مجازی، افراد مطلع و هم چنین تحقیقات میدانی استفاده کند تا علاوه بر شناخت بیشتر، موضوع برای او قابل درک و ملموس تر گردد.